در یکی دیگر از تصادفات تلخ مرتبط با سرویس مدارس، روز شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴، واژگونی یک سرویس مدرسه دانشآموزان در استان البرز، منجر به مجروح شدن شش دانشآموز دختر و راننده شد.
هرچند این تصادف تلفات جانی در پی نداشت، اما بار دیگر سیستمهای ساختاری و نظارتی در حوزه حملونقل دانشآموزان را بهطور جدی زیر سؤال برد.

این سانحه، نه نخستین حادثه از این دست است و نه آخرین. طی سالهای اخیر، موارد متعددی از حوادث مرگبار شامل آتشسوزی در سرویس مدرسهای در ارومیه و واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان نخبه در کرمان، افکار عمومی را جریحهدار کرده است. با این حال، واکنش مسئولان وزارت آموزشوپرورش در اغلب موارد، یا سکوتی سنگین بوده یا محدود به برکناری یک مدیر یا فردی از ردههای میانی؛ اقدامی که بیشتر به پاککردن صورتمسأله شباهت دارد تا حل آن.
وقوع چنین حوادثی، بهویژه برای کودکان، ریشه در مشکلات زیرساختی کشور دارد. فرسودگی خودروها، نبود ایمنی کافی، و وضعیت نامناسب خیابانها و جادهها از جمله عواملی هستند که سالانه جان بسیاری را به خطر میاندازند.
بر اساس آمارهای رسمی، هر سال بیش از ۲۰هزار نفر در ایران در تصادفات جاده های ایران جان خود را از دست میدهند و بین ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار نفر مجروح، معلول یا زمینگیر میشوند. (آرمان امروز – ۱۹ اسفند ۱۴۰۳)
در حالیکه نیاز مبرم کشور به نوسازی ناوگان حملونقل و زیرساختهای شهری انکارناپذیر است، حکومت ایران منابع حیاتی کشور، بهویژه درآمدهای نفتی، را به جای سرمایهگذاری در رفاه و امنیت مردم، صرف ساخت موشک، جنگافروزی منطقهای و سرکوب داخلی میکند.