به وجود آوردن فرصت ها و تأمین منابع برای شکوفایی استعدادات نسل جوانی که آینده هر کشور است وظیفه دولت ها است. متأسفانه در ایران به دلیل دیکتاتوری مذهبی و زن ستیز ملایان آینده ای برای نسل جوان ایران متصور نیست.
اما پرپر کردن استعدادات و از بین بردن فرصت های علمی و تحصیلی، کشتن ذوق هنری و توان ورزشی و تبعیض نهادینه علیه دختران جوان و نوجوان ایرانی از خصیصه های برجسته رژیم زن ستیز ملایان است.
۶۰درصد جمعیت ۸۴میلیونی ایران زیر ۳۰ سال هستند. پتانسیل جمعیت جوان در کشور وقتی می تواند مورد بهره برداری قرار بگیرد که دولت بتواند محیط مناسب و مستعد برای اقدام عملی از سوی جوانان ایجاد کند.
بودجه ناچیز برای یک سیستم آموزشی فرسوده
ایران یک جامعه جوان و تحصیل کرده دارد. اما رژیم سرکوبگر ملایان و یک اقتصاد درهم شکسته هیچ روزنه امیدی به نسل جوان ایران ارائه نمی دهند.
دانشجویان مجبورند در فضاهای غیراستاندارد و غیرامن تحصیل کنند. بودجه ای که آخوندها برای وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفتند حتی کفاف پرداخت حقوق معلمین را نمی دهد چه رسد به اینکه بخواهند تسهیلاتی برای دانشجویان کشور فراهم کنند.
علاوه بر فرسودگی محیط های آموزشی، وسائط نقلیه دانشگاه ها نیز مستهلک هستند و هر ساله تصادفات جاده ای از آنها قربانی می گیرد. تصادف دانشجویان دانشگاه آزاد علوم وتحقیقات تهران در ۴ دی ماه ۱۳۹۷ و کشته شدن ۸ دانشجو از جمله ۴دختر، یک نمونه از صدها تصادف مشابه در هر سال است.
دانشجویان به دلیل فقر روزافزون و رایگان نبودن تحصیل و فقدان هرگونه حمایت دولت برای دسترسی به آموزش هر سال از تعدادشان کاسته می شود.
بر اساس آمار منتشر شده در رسانه های حکومتی تعداد دانشجویان از ۴میلیون و ۸۱۱هزار و ۵۸۱ نفر در سال تحصیلی ۹۳-۹۴، به ۴میلیون و ۳۴۸هزار و ۳۸۳ نفر در سال تحصیلی ۹۴-۹۵، و ۴میلیون و ۸۳هزار و ۱۲نفر در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ و ۳میلیون و ۶۱۶هزار و ۱۱۴ نفر در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ افت داشته است. این یعنی به رغم ورودیهای جدید هر سال، به طور متوسط هر سال ۳۹۸هزار و ۴۸۹ نفر از تعداد دانشجویان کشور کاسته شده است. (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۹ دی ۱۳۹۷؛ خبرگزاری حکومتی مهر – اول آبان ۱۳۹۶؛ سایت حکومتی بازارنیوز – اول دیماه ۱۳۹۵)

سهم اصلی بیکاری از آن جوانان ایران است
جوانان می توانند در هر کشور در تحولات اقتصادی نقشی تعیین کننده داشته باشند. مرکز آمار ایران میزان بیکاری نسل جوان ایران را ۸/۲۱درصد اعلام کرده که تقریبا دو برابر نرخ متوسط بیکاری در ایران است.
علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خرداد ماه سال ۹۴ گفته بود: ۴۰درصد از بیکاران کشور دانش آموخته دانشگاه هستند. با فارغ التحصیلی حدود چهار میلیون دانشجو از دانشگاه های کشور (درسال)، تعداد فارغ التحصیلان بیکار در آینده افزایش می یابد.
جمعیت جوان کشور تا سال ۹۸ حدود ۵/۲۶میلیون نفر بوده است. حدود ۴۲درصد جمعیت جوان کشور در حال تحصیل و بقیه نیز احتمالاً شاغل، خانه دار یا بیکار در جستجوی کار هستند که از این تعداد ۳ میلیون و ۱۰۰هزار نفر فارغ التحصیل شده اند. (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۴ فروردین ۱۴۰۰)
نزدیک به ۱۰میلیون (۹ میلیون و ۸۰۰هزار نفر) جوان در سن ازدواج مجرد هستند. (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰) از این تعداد ۵میلیون و ۳۷۳هزار نفر مرد و ۴میلیون و ۴۲۳هزار نفر زن هستند. (خبرگزاری حکومتی موج- ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰)
وضعیت برای زنان جوان که با چالش های بیشتری در دسترسی به تحصیل و فرصت های شغلی مواجه هستند، پیچیده تر است.
از ۳۱میلیون جمعیت زنان بالای ۱۵سال تنها سه و نیم میلیون نفر به کار اشتغال دارند. در حالی که کل نیروی کار کشور ۲۳میلیون و ۲۶۳هزار نفر است. (فصلنامه مرکز آمار ایران زمستان ۱۳۹۹) که این رقم نشان دهنده آمار بالای بیکاری در میان زنان است.
معاون امور زنان و خانواده دولت روحانی معصومه ابتکار، تصویر کلی تری از این وضعیت داده است: «متأسفانه تعداد دختران فارغالتحصیل بیکار ۴ برابر پسران است.» (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۱۳مهر ۱۳۹۸)
بنا به گزارش مرکز آمار، ۶۵درصد از زنان بیکار دارای تحصیلات عالی هستند. (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۲۸ تیر ۱۳۹۸ )
رژیم آخوندی در سال ۹۴ اعلام کرده بود که نرخ بیکاری زنان جوان تحصیلکرده ۸۵.۹درصد می باشد. (خبرگزاری حکومتی مهر – ۱۵ دی ۱۳۹۴)

عدم حمایت از ورزش زنان و دختران جوان
ورزش زنان در ایران از هیچ گونه پشتوانه و حمایت دولتی برخوردار نیست. دختران جوان با هزینه شخصی خود و حمایت خانواده شان در رشته های ورزشی شرکت کرده و حتی به قهرمانی می رسند. اما تا جایی که به دولت بر می گردد هیچ گونه حمایت و یا حتی جایزه ای به این زنان قهرمان نمی دهد. زنان و دختران ایران حتی از تماشای مسابقات ورزشی محروم هستند و آنها را به استادیوم راه نمی دهند.
تیم های ورزشی زنان و زنان ورزشکار از حمایت دولتی و حتی خصوصی محروم هستند. ورزشکاران و داوران زن حقوق و پاداش خود را دریافت نمی کنند. حقوق آنها با مردان تفاوت زیادی دارد. در بسیاری موارد تیم های زنان به دلیل نداشتن بودجه مجبور به انصراف از بازی می شوند. و برخی از قهرمانان ورزش به دلیل فقر و فقدان حمایت مجبور به دست فروشی می شوند.
تیم فوتبال زنان ایران در آذر ماه ۹۹ به دلیل اینکه دو سال تعطیل بود از رنکینگ تیم های ملی زنان در فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) حذف شد. مسئولان فدراسیون رژیم هیچ اقدامی برای برگشت به رنکینگ انجام ندادند. تیم ملی فوتسال زنان ایران با سابقه دو دوره پیاپی قهرمانی در جام ملت های آسیا در سال ۱۴۰۰ از شرکت در بازی های آسیایی منع شد.
دختران علاقه مند به موج سواری که می توانند با استعدادهای بی نظیر خود در این رشته تخصصی افتخارات بسیاری کسب کنند از این امکان محروم هستند. آنها وقتی به سن بلوغ می رسند مجبور هستند موج سواری را به دست فراموشی بسپارند.
دختران موج سوار چابهار در استان سیستان و بلوچستان که از بهترین سواحل جهان برای ورزش موج سواری است می گویند اگر مربی داشته باشند از بهترین های موج سواری هستند.
قهرمانان نسل جوان ایران عضو تیم ملی شطرنج به دلیل عدم فرصت های مناسب و برابر برای ادامه این ورزش مجبور به ترک وطن شدند. میترا حجازی پور ستاره شطرنج زنان و غزل حکیمی فرد استاد بزرگ زنان جهان از این دسته زنان جوان هستند.
محرومیت زنان از فرصت های هنری
مطابق قوانین رژیم زن ستیز ولایت فقیه، خوانندگی و نوازندگی زنان همیشه ممنوع و سوژه سانسور بوده است. در اولین سال های حکومت این رژیم، با ممنوعیت تک خوانی زنان، همه خوانندگان زن خانه نشین شدند. این قانون همچنان پابرجا است. علاوه بر این زنان مجاز به نوازندگی در کنسرت های عمومی نمی باشند.
مهدیس ابراهیمیان یک نوجوان تکنواز دوتار، به دلیل زن بودن نمی تواند تار بنوازد. او بارها پس از ساعت ها تمرین قبل از مراسم اجرایش کنسل شده و به خاطر اینکه دختر است اجازه اجرا ندارد. (خبرگزاری حکومتی ایلنا – ۱۴ تیر ۱۳۹۹)
اصفهان شهری است که دختران در آن آموزش موسیقی می بینند و هنرستان موسیقی دارد. اما این دختران نمی توانند کنسرت برپا کنند. بسیاری از آنها با هزار امید و آرزو در کنکور رشته های نوازندگی سازهای ایرانی و جهانی شرکت می کنند، کارشناسی نوازندگی یک ساز را اخذ می کنند؛ اما برای ارائه هنرشان و حتی امرار معاش از راه درسی که عمر و جوانی شان را پای آن گذاشته اند محروم هستند. (سایت ایران هنر – ۱۱ آبان ۱۳۹۸)
این محدودیت ها برای زنان جوان فقط به پهنه موسیقی محدود نمی شود. بلکه شعر و ادبیات را نیز در بر می گیرد.
شاعر جوان کرد ترانه محمدی در دی ماه ۹۹ توسط نیروهای امنیتی رژیم تهدید شد که اگر به فعالیت های هنری خود ادامه دهد زبانش را خواهند برید. نوشته ها و اشعار این شاعر از نسل جوان ایران بیشتر در مورد حقوق ملی کردها، حقوق زنان، کودکان و همچنین موضوعاتی در مورد خشونت علیه زنان مانند ازدواج های اجباری است.
آرزو مصفایی شاعر ۱۷ ساله اهل مریوان نیز به دلیل فعالیت های هنری پس از بازداشت مورد ضرب و جرح قرار گرفت. برخی از هنرمندان جوان عرب و فعالین فرهنگی در زمینه قصه ها و ترانه های عربی مانند مریم عامری، فاطمه تمیمی در پاییز سال ۹۹ بازداشت شدند.

گسترش اعتیاد در میان نسل جوان ایران
سرخوردگی و ناامیدی در نسل جوان بیکار منجر به آسیب های اجتماعی فراوانی می شود. دختران در این شرایط با چالش های بیشتری مواجهند و وضعیت پیچیده ای دارند.
یک جوان نیاز به شادی دارد چون در جامعه ناامیدی زیادی می بیند و امید به کار ندارد در نتیجه دنبال یک خوشی کاذب است. مواد مخدر ارمغان شوم آخوندها به پدیده ای برای تأمین این نیاز جوانان تبدیل شده است و سپاه پاسداران آن را به نرخ ارزان و به وفور در جامعه توزیع می کند.
در ایران سن اعتیاد پایین آمده و زنگ خطر آن در میان دانش آموزان و نوجوانان به صدا در آمده است. محمدرضا محبوب فر کارشناس آسیب های اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا درباره سن اعتیاد در ایران مطرح کرد: سن اعتیاد در کشور ما به 8 سال رسیده است در حالی که میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر در کشور به 12 سال کاهش پیدا کرده است کمااینکه شمار معتادان ایران نسبت به سال ۹۰ بیش از دو برابر شده است یعنی به عبارتی 14 درصد جمعیت ایران معتاد هستند و با احتساب جمعیت 85 میلیونی ایران، حدود 12 میلیون ایرانی معتاد که از این تعداد 4.5 میلیون نفر مصرف کننده مداوم هستند. محبوب فر در پایان خاطر نشان کرد: اعتیاد نتیجه فقر و بیکاری در کشور بوده که به عنوان یک آسیب اجتماعی عامل بسیاری از طلاق ها و فروپاشی خانواده ها است. (خبرگزاری حکومتی رکنا – ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹)
فرزانه سهرابی مدرس دانشگاه در مورد اعتیاد زنان گفت، «منظور از زنانه شدن مصرف مواد مخدر در کشور هشدار در مورد افزایش آمار مصرفکنندگان مواد مخدر و کاهش سن مصرف مواد در زنان است… ۴۹درصد زنان مصرف کننده مواد مخدر و روان گردان ها کمتر از ۳۵ سال سن دارند. زنان طی دوسال مصرف مواد مخدر به طور کامل به آن وابسته می شوند، این در حالی است که این اتفاق در مردان طی هشت سال رخ می دهد.» (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹)
رشد جمعیت معتادان از رشد جمعیت بیشتر است. رشد اعتیاد در ایران سالانه حدود ۸درصد است در حالی که رشد جمعیت در خوشبینانه ترین حالت حدود ۲درصد است. (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۵ تیر ۱۳۹۹)
۶۳درصد جمعیت معتادان را جوانان تشکیل می دهند. ۲۵ تا ۳۰درصد (معادل ۲میلیون و ۶۰۰هزار تا ۳میلیون نفر) از نسل جوان ایران حاشیه نشین هستند. حاشیه نشینی جوانان را در گرداب انواع آسیب های اجتماعی فرو برده است. (خبرگزاری حکومتی مهر – ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷)
۱.۲ میلیون اقدام به خودکشی در سال
مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی، از فوت سالانه حدود ۴۱هزار نفر در اثر خودکشی خبر داد. «آمار را باید از پزشکی قانونی گرفت اما من فکر می کنم میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی در کشور ما ۴۱هزار نفر در سال باشد. عدد ۴۱هزار نفر در سال ۹۸ یا ۹۹ ثبت شده است.» (روزنامه حکومتی همشهری – ۳۱ تیر ۱۴۰۰)
وی در جای دیگری از مصاحبه اش افزود، «معمولاً اگر تعداد خودکشی های منجر به مرگ را ضرب در ۳۰ بکنید، آمار کل اقدام به خودکشی به دست می آید.»
این در حالی است که پیش از این مقامات سازمان پزشکی قانونی از حداکثر ۴هزار خودکشی در سال صحبت کرده و گفته بودند ۷درصد از آمار سالانه خودکشی در ایران مربوط به نوجوانان است.
ساختار در ایرانی که آخوندها برای جوانان ساخته اند مریض است. اجزاء درست کار نمی کنند و سر جای خودشان قرار نگرفته اند. افراد در تخصص خودشان کار نمی کنند. بی اعتمادی به سیستم حاکمه در فضایی که هیچ آینده و امیدی برای نسل جوان ایران در بر ندارد، خود عامل خودکشی است. ایران دارای بالاترین نرخ خودکشی زنان در خاورمیانه می باشد.
پس از گسترش فاجعه کرونا در سراسر ایران شمار قابل توجهی از نوجوانان به دلیل فقر و عدم امکان تحصیل و نداشتن موبایل دست به خودکشی زدند. ازدواج های زودهنگام و اجباری دختران نیز از اصلی ترین دلایل خودکشی در میان دختران جوان است.

نسل جوان، خشمگین و عاصی در کف خیابان
دولت ها موظف هستند برای آموزش نسل جوان ایران و توانمندسازی زنان اقدام مؤثر و همه جانبه ای انجام بدهند. اما چنین امکاناتی برای جوانان ایرانی وجود ندارد و این ناکارآمدی سیستماتیک رژیم باعث فرار مغزها از ایران شده است.
در روز جهانی جوانان باید بار دیگر تأکید کرد که رژیم ایران هیچ استراتژی جز کشتار و اعدام، دستگیری و سرکوب اعتراضات و خواسته های برحق و مشروع جوانان ایران ندارد.
در قیام خوزستان و خیزش های پیاپی بعد از آن دیدیم که همه جوانان به خیابان ها آمده و فریاد مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور سر دادند. اکثریت کشته شدگان در قیام خوزستان و همچنین قیام آبان ۹۸ از جوانان ایران بودند.
نسل جوان ایران به دلیل آگاهی به حقوق خود فوق العاده خشمگین هستند. آنها اراده کرده اند که با پرداخت بهای سنگین رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه را به زیر بکشند.