مردم در ابهام قرار دارند زیرا رژیم همچنان به پنهان کاری و محدود کردن دسترسی به آرمیتا گراوند و خانوادهاش ادامه می دهد
رسانه های حکومتی ایران از جمله خبرگزاری سپاه تروریستی قدس تسنیم، شبکه خبر صدا و سیمای رژیم، خبرگزاری برنا و … روز یکشنبه ۳۰مهر ۱۴۰۲ اعلام کردند که به نظر می رسد مرگ مغزی آرمیتا گراوند قطعی است.
شبکه خبر رژیم گزارش داد: «پیگیریها برای اطلاع از آخرین وضعیت سلامت آرمیتا گراوند حاکی است که متاسفانه وضعیت سلامتی او روند امیدوارکنندهای ندارد و با وجود تلاشهای کادر پزشکی معالج، مرگ مغزی آرمیتا گراوند قطعی به نظر میرسد.
متعاقب این خبر، گزارشهای ضد و نقیض از منابع دیگر منتشر شد.
گروه هه نگاو مستقر در نروژ که برای اولین بار خبر آرمیتا گراوند را منتشر کرد، با استناد به مصاحبه با پدر آرمیتا، بهمن گراوند، نوشت: پزشکان آرمیتا به ما گفته اند که مغز وی از کار افتاده و هیچ کاری از دست ما بر نمی آید و امیدی برای زنده ماندنش نداریم.
با این حال، رادیو فردا، شعبه فارسی رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی (RFE/RL) که توسط دولت ایالات متحده تامین مالی می شود، در همان روز، ۳۰مهر، از دو عضو خانواده آرمیتا نقل کرد که آنها مرگ مغزی او را انکار می کنند. اما آنها افزودند: «گرچه در این شرایط از نظر پزشکی هیچ کمکی از آنها برنمیآید» و «همه چیز دست خداست».
هر دو عضو خانواده گراوند گفتند که این خانواده «بهشدت امیدوار به بازگشت او هستند.» آنها گفتند تیم پزشکی به آنها اطمینان داده است که اگر آرمیتا در شرایط مرگ مغزی بود، «تا امروز تحت مراقبت قرار نداشت».
با این حال گزارشهای تایید نشده دیگر میگویند که در ساعت ۷ عصر روز یکشنبه ۳۰مهر، دستگاهها را از آرمیتا جدا کرده و او را به سردخانه منتقل کردند. به خانواده او گفته شده که برای دفن او آماده باشند. گفته می شود که مأمورین اطلاعاتی خانواده او را در مورد محل دفن تحت فشار قرار داده اند.
چه اتفاقی برای آرمیتا گراوند افتاد؟
شاهدان عینی به روزنامه گاردین گفتند آرمیتا گراوند روز یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲ در متروی تهران مورد حمله حجاببان قرار گرفت.
سر آرمیتا در حال خونریزی بود وقتی دوستانش او را از واگن مترو بیرون میکشیدند. پس از ۴۵دقیقه آمبولانس او را به بیمارستان فجر نیروی هوایی برد که در محاصره انبوه نیروهای امنیتی و لباس شخصیها قرار داشت.
مریم لطفی خبرنگار روزنامه شرق که برای تهیه گزارش از این حادثه به بیمارستان مراجعه کرده بود به مدت چند ساعت بازداشت شد.
رژیم آخوندی فیلمی از دوربینهای مداربسته در مترو منتشر کرد، اما فیلم دوربین داخل واگن مترو را منتشر نکرد.
روایت رسمی این است که آرمیتا به دلیل نخوردن صبحانه و افت ناگهانی فشار خون در واگن مترو بیهوش شده است. مقامات میگویند هیچ درگیری در ایستگاه مترو با آرمیتا رخ نداده است.
خبرگزاری رسمی رژیم، ایرنا، با پدر و مادر و دوستان آرمیتا مصاحبه کرد. آنها تایید کردند که او غش کرده است.
زنی که والدین آرمیتا را در اولین مصاحبه همراهی می کرد، بعداً مشخص شد، نه از خویشان آرمیتا، بلکه یکی از اعضای بسیج سپاه بوده که در نقش یکی از بستگان در مصاحبه ظاهر شده بود.
پدر و مادر اجازه ملاقات با آرمیتا را نداشتند و مادرش که قصد انجام این کار را داشت، به طور موقت دستگیر شد. آنها فقط اجازه داشتند یک نگاه کوتاه به دخترشان که در مراقبتهای ویژه بستری بود بیاندازند.
آرمیتا همچنان تحت تدابیر شدید امنیتی در بیمارستان فجر تهران بستری است.
پس از انتشار تصویری از او روی تخت بیمارستان، احتمالاً توسط یکی از کارکنان، رژیم حتی اتاق او و تمام کادر پزشکی را که از او مراقبت میکردند، عوض کرد.
افت علائم حیاتی در روز ۱۹مهر
یک سایت رسمی وابسته به وزارت ورزش و جوانان رژیم آخوندی روز چهارشنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۲ اعلام کرد که علائم حیاتی آرمیتا گراوند که نسبتا پایدار بود طی چند روز گذشته تغییر کرده و وضعیت او تا حدودی به وخامت گرائیده است.
گزارش خبرگزاری حکومتی برنا که پس از انتشار حذف شد حاکی از آن است که تلاش تیم پزشکی برای کمک به بهبودی این دانش آموز ۱۶ساله ادامه دارد.
با وجود حذف این گزارش، برخی رسانه های حکومتی از جمله همشهری آنلاین و خبرآنلاین این خبر را به نقل از برنا منتشر کردند.
بر اساس گزارشهای شبکههای اجتماعی، تیم پزشکان آرمیتا گراوند به نیروهای امنیتی مستقر در بیمارستان فجر گفتهاند که از آنجایی که او دیگر هیچ واکنش یا علائم حیاتی ندارد، قطعاً دچار مرگ مغزی شده است. آنها گفتند ادامه اتصال او به دستگاه های پزشکی دیگر توجیه ندارد و مرگ مغزی او که از نظر پزشکی به معنی فوت وی می باشد، به خانواده اش اطلاع داده شود.
خانم سروناز چیت ساز، مسئول کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت در این باره اظهار داشت: سایتهای حکومتی از وخامت حال و وضعیت آرمیتا گراوند خبر میدهند که میتواند زمینهسازی برای اعلام خبر درگذشت او باشد. تعجبآور است که رژیم تا چهارشنبه شب بهطور رسمی هیچ اطلاع مشخصی از وضعیت آرمیتای ۱۶ساله نمیدهد در حالی که یک هفته پیش میگفتند در حالت کماست. پیداست که رژیم با توجه به تجربه ژینا، سناریوی مشخصی برای پنهان کردن واقعیت امر در مورد آرمیتا دارد بهخصوص که رژیم حتی به نمایندگان و مقامات ملل متحد هم جواب روشن نمیدهد و سر میدواند.
شواهد فزایندهای از پنهان کاری رژیم
روز ۱۲مهر ۱۴۰۲، خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، از گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور خشونت علیه زنان خواست بلادرنگ جويای وضعيت آرميتا شود و تا دير نشده نمايندهيی برای رؤيت دختر مظلوم و بیگناه و تحقيق پيرامون وضعيت او بفرستد.
وی افزود: «اگر رژیم جلادان در موضوع آرمیتای ۱۶ساله… چیز پنهان کردنی و ریگی به کفش ندارد، چرا بیمارستان را محاصره کرده و مانع حضور خبرنگاران مستقل می شود؟»
عفو بینالملل نیز روز جمعه، ۱۴مهر، با صدور فراخوانی خواستار تحقیقات مستقل در مورد اتفاقی که برای آرمیتا گراوند افتاد، شد و گفت «شواهد فزایندهای مبنی بر پنهان کاری مقامات» وجود دارد.
عفو بینالملل اعلام کرد که فیلمهای منتشر شده توسط رسانههای ایرانی را که ظاهراً نشان میدهد درگیری وجود ندارد تجزیه و تحلیل کرده و دریافته است که فیلم ویرایش شده است، سرعت فریم افزایش یافته و بیش از سه دقیقه فیلم از دست رفته است.
عفو بینالملل گفت «نگرانیهای جدی» وجود دارد که خانواده و دوستان گراوند تحت فشار و تهدید به انتقام مجبور شدهاند در فیلمهای تبلیغاتی ظاهر شوند و روایت حکومتی را تکرار کنند.
رژیم ایران بیمناک از انفجار اعتراضات در پی مرگ آرمیتا گراوند
آرمیتا گراوند از زمان بستری شدن در بیمارستان فجر در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۲ تاکنون تحت هیچ گونه عمل جراحی قرار نگرفته احتمالاً به این دلیل که وضعیت او بسیار شکننده تشخیص داده شده بود.
گمانه زنیها حاکی از آن است که او از همان ابتدا مرگ مغزی شده بود، در غیر این صورت چرا مقامات از هرگونه دسترسی والدین، دوستان یا خبرنگاران به آرمیتا جلوگیری کردند؟ چرا بیمارستان تحت محاصره شدید امنیتی قرار گرفت؟
رژیم ایران نگران است که خبر مرگ مغزی آرمیتا گراوند موجب تظاهرات سراسری مشابه اعتراضهایی بشود که پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد در شهریور سال گذشته رخ داد و ماهها ادامه داشت.
رژیم با انتشار گزارشهای ضد و نقیض سعی در کاستن از حساسیت جامعه نسبت به این موضوع و جلوگیری از انفجار خشم مردم دارد.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران بار دیگر بر درخواست مقاومت ایران جهت انجام تحقیقات مستقل توسط گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور خشونت علیه زنان برای کشف حقیقت تأکید می کند.