پنجشنبه, آبان ۲۲, ۱۴۰۴
  • English
  • Français
  • فارسی
  • عربى
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران
  • صفحه اول
  • اخبار
    • اخبار زنان
    • مقالات
    • اطلاعیه‌ها
  • انتشارات
    • بولتن ماهانه
    • اسناد
    • صفحات مرجع
  • درباره ما
    • کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت
    • برابری جنسی
  • مریم رجوی
    • مریم رجوی
    • سخنرانی های مریم رجوی
    • طرح ده ماده ای مریم رجوی در رابطه با ایران فردا
    • طرح آزادی ها و حقوق زنان در ایران آزاد فردا
  • زنان پیشتاز
    • زنان در رهبری
    • شهدای راه آزادی
    • قهرمانان در زنجیر
    • زنان مقاومت ایران
    • زنان تأثیرگذار
    • زنان در تاریخ
  • رویدادها
    • کنفرانس روزجهانی زن
    • سخنرانیهای روز جهانی زن
    • فعالیت ها
    • همبستگی
  • ویدئو کلیپ
  • تماس با ما
نتیجه‌ای یافت نشد
دیدن همه نتایج
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران
  • صفحه اول
  • اخبار
    • اخبار زنان
    • مقالات
    • اطلاعیه‌ها
  • انتشارات
    • بولتن ماهانه
    • اسناد
    • صفحات مرجع
  • درباره ما
    • کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت
    • برابری جنسی
  • مریم رجوی
    • مریم رجوی
    • سخنرانی های مریم رجوی
    • طرح ده ماده ای مریم رجوی در رابطه با ایران فردا
    • طرح آزادی ها و حقوق زنان در ایران آزاد فردا
  • زنان پیشتاز
    • زنان در رهبری
    • شهدای راه آزادی
    • قهرمانان در زنجیر
    • زنان مقاومت ایران
    • زنان تأثیرگذار
    • زنان در تاریخ
  • رویدادها
    • کنفرانس روزجهانی زن
    • سخنرانیهای روز جهانی زن
    • فعالیت ها
    • همبستگی
  • ویدئو کلیپ
  • تماس با ما
نتیجه‌ای یافت نشد
دیدن همه نتایج
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران
نتیجه‌ای یافت نشد
دیدن همه نتایج
صفحه اصلی قهرمانان در زنجیر
سیمین هژبر، جنگنده و شکست ناپذیر در برابر شکنجه

سیمین هژبر، جنگنده و شکست ناپذیر در برابر شکنجه

سیمین هژبر، جنگنده و شکست ناپذیر در برابر شکنجه

۱۷ آبان, ۱۴۰۴
در قهرمانان در زنجیر

خاطرات زندان مهری حاجی نژاد از کتاب آخرین خنده لیلا –  قسمت پنجم

در این قسمت از خاطرات زندان مهری حاجی نژاد که در کتاب آخرین خنده لیلا به رشته تحریر در آمده است، نویسنده که در آن زمان نوجوانی دانش‌آموز بوده است خاطرات خود از سیمین هژبر، دختر دانش‌آموزی مبارز و جنگنده را بازگو می‌کند که در مواجهه با سختی‌های زندان و شکنجه‌ بسیار، تا پایان با روحیه سرشار بر سر پیمان خود با خدا و مردمش استوار ماند.

یل گردن فراز اوین

سیمین هژبر[1] را اوایل شهریور ٦٠ در بند بهداری دیدم. از قبل همدیگر را می‌شناختیم، او برای ما و کلیه کسانی که در جریان پرونده و بازجویی‌هایش قرار می‌گرفتند، یک الگو و یک قهرمان بود. از سیمین هژبر، طی همه سالهایی که او را دیدم، همواره دختری پرشور و پرتحرک با چهره‌یی خندان و شاد را به خاطر می‌آورم. او از دانش‌آموزان مرکز تهران و تا آنجا که به یاد دارم دانش‌آموز دبیرستان هشترودی بود.

 سیمین از پرشورترین میلیشیاهای فاز سیاسی و از خانواده‌یی بالنسبه مرفه بود ولی در عین حال بسیار ساده‌زیست بود، طوری که من خودم اولین بار که او را دیدم تصورم این بود که سیمین از ساکنان جنوب شهر تهران است.

روزهای به‌یادماندنی تبلیغ برای کاندیداتوری ریاست جمهوری برادر مسعود (رجوی)، روزهای قبل از ٣٠ خرداد و تظاهرات مقطعی و روزهای اوین در سال ٦٠ ، در همه این روزها و همه این دوره‌ها سیمین هژبر به عنوان یک میلیشیای شاداب، بشاش و پرشور و پرصلابت نزد همه ما شاخص بود.

 در اوین وقتی دوباره سیمین را دیدم، از او پرسیدم اوضاع چطور است؟ و چطور شد که دستگیر شدی؟ سیمین با خوشرویی و راحتی تمام مسئولیتی را که در تهران همراه هم‌تیمش فرشته سیفی به عهده داشت برایم گفت و اضافه کرد: از مردادماه که دستگیر شدیم اینجا هستیم و فکر می‌کنم به زودی خواهیم رفت.

از او پرسیدم کجا؟ گفت: نمی‌دانی کجا؟ من از روز اول به بازجو گفته‌ام که با من در نیفتید، چون چیزی به دست نخواهید آورد و حالا آماده‌ام که بروم و بعد همان موقع با صدای گرمی که داشت ترانة لری معروف «دایه دایه وقت جنگه» را خواند.

سیمین هژبر تقریباً هر روز به بازجویی می‌رفت و هر بار با پاهای کبود و بادکرده برمی‌گشت و اولین جمله‌اش این بود که بازجو احمق است فکر می‌کند از پس من برمی‌آید.

روز ٨ شهریور حوالی غروب دوباره سیمین را صدا زدند و من با خودم فکر می‌کردم که به خاطر تلافی کشته شدن رجایی و باهنر سیمین را شب اعدام خواهندکرد. تا وقتی که سیمین بازگردد، آرام و قرار نداشتم. شب، دیروقت دوباره سیمین آش‌ولاش بازگشت. گفت تا فردا به او مهلت داده‌اند که تصمیمش را بگیرد، اگر تسلیم نشود، اعدام خواهد شد.

آن شب تا صبح در زیر نور شمعی که از زندانیان عادی گرفته بودیم، دور هم جمع شدیم و شعر و سرود و ترانه خواندیم و برای آخرین شبی که فکر می‌کردیم سیمین نزد ماست مراسم خداحافظی گرفتیم.

هر بار که سیمین می‌رفت و باز می‌گشت با خودم فکر می‌کردم چرا رژیم اینقدر به او فشار می‌آورد و از او چه می‌خواهد؟ آخر در آن روزها اصلاً رسم این نبود که کسی بیش از دوبار به بازجویی برود و اغلب کسانی که مشخص بود هوادار مجاهدین هستند بعد از دو بار بازجویی به جوخه اعدام سپرده می‌شدند.

یک روز از فرشته، که هم‌پروندة سیمین بود، پرسیدم موضوع چیست؟ فرشته گفت: بازجو سیمین را می‌زند و می‌گوید اطلاعات برادرانت را بده و سیمین فریاد می‌زند و می‌گوید: می‌دانم ولی نمی‌گویم. بازجو که از این پاسخ سیمین به خشم آمده بود شدیدتر از قبل او را می‌زند و می‌گوید لااقل نگو می‌دانم و نمی‌گویم. بگو نمی‌دانم، ولی سیمین می‌گوید: مرتجع، می‌دانم ولی نمی‌گویم شما هرگز به آنچه می‌دانم دست پیدا نخواهید کرد.

فرشته افزود: اگر صرفاً پرونده خود ما مورد نظرشان بود، خوب معلوم است کسی را که رابطه اش با سازمان محرز باشد، اینها در همان شبهای اول به جوخه اعدام می‌سپرند. ولی آنها دنبال برادران سیمین هستند و از او می‌خواهندکه رد و آدرس برادرانش را بدهد.

آبان ماه با جابجایی که در اوین شد من از سیمین جدا شدم و دیگر او را ندیدم. در اوایل آذر ٦٠ ، که من در بند دیگری بودم، وقتی مهشید از بازجویی برگشت گفت: امشب قطعاً سیمین اعدام خواهد شد. امروز سیمین را برای بازجویی آورده بودند و مشخص بود که بازجوی سیمین میخواهد پرونده او را دیگر ببندد. بازجو مستأصل بود و لحنش با سیمین دیگر مثل روزهای اول نبود و با عجز و زبونی می‌گفت: من دیگر نمی‌توانم با توکاری بکنم، مجبورم اجرای حکم تو را درخواست کنم، من سه ماه تلاش کردم ولی اثر نکرد. نمی‌دانم که جسم تو از چیست؟ و تو این همه تحمل را از کجا داری؟

آن شب شیراوژن مجاهد خلق، سیمین هژبر به پای جوخه اعدام رفت و سرفرازانه شهید شد. دو چیز را هیچوقت از یاد نمی‌برم. یکی صلابت و جسارت این شیرزن را که به بازجو می‌گفت «شما به هیچ چیز نخواهید رسید!» و دیگری چهره همیشه خندان و قامت افراشتة سیمین را.


[1] سیمین هژبر دختر جوان سبزه‌رو و زیبایی بود که ١٦-١٧ ساله می‌نمود. صدایی گرم و دلنشین داشت. خانوادة سیمین اهل لرستان بودند و خودش در تهران بزرگ شده بود. سیمین روحیة عجیبی داشت، انگار معنی ترس را نمی‌دانست، سیمین را هر روز برای بازجویی می‌بردند و هر روز بدون استثنا او را شلاق می‌زدند و به اصطلاح جیره داشت. اما وقتی از بازجویی برمی‌گشت، به محض اینکه درِ بند باز می‌شد و پایش را داخل می‌گذاشت با چهرة خندان و صدای گرمش، می‌زد زیر آواز و ترانه‌های لری می‌خواند. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ شکنجه‌یی در کار نبوده است.

یکبار به او گفتم: سیمین اینطور که تو از راه می‌رسی، بلافاصله می‌زنی زیر آواز و می‌خندی، آنوقت بیشتر اذیتت می‌کنند، چند دقیقه ساکت باش! در جوابم زد زیر خنده و گفت یا من آنها را از رو می‌برم یا آنها مرا! اما کور خوانده‌اند، من آنها را از رو می‌برم! چه صد تا کابل بخورم، چه هزارتا، باز هم می‌خوانم…

دژخیمان قبل از اعدام، سیمین را به مدت یک ماه زیر شکنجه‌های شدید بردند. اما سیمین آنجا هم سرشان را به سنگ کوبید. او همچون شیر تا لحظة آخرغرید و نام خودش را در ردیف شهیدان قهرمان مجاهدین ثبت کرد. – نقل از کتاب «بهای انسان بودن»- خاطرات زندان اعظم حاج حیدری

اشتراک30توئیت19پین7اشتراک5بفرستاشتراک

خبرهای مرتبط

مریم عباسی نیکو دوباره توسط نیروهای اطلاعات سپاه در شاهین شهر بازداشت شد

۲۲ آبان, ۱۴۰۴
مریم عباسی نیکو دوباره توسط نیروهای اطلاعات سپاه در شاهین شهر بازداشت شد

مریم عباسی نیکو، شهروند ۴۴ ساله و ساکن شاهین شهر از توابع اصفهان، روز دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ بار دیگر توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران رژیم بازداشت و...

خواندن بیشترDetails

سحر شهبازیان در شرایط مشکوک در زندان فردیس کرج جان می بازد

۲۲ آبان, ۱۴۰۴
مرگ مشکوک سحر شهبازیان در زندان فردیس کرج؛ تکرار مرگ‌های خاموش

شامگاه سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، سحر شهبازیان (طناز)، زن ۲۶ ساله محبوس در زندان فردیس کرج، در شرایطی مشکوک جان خود را از دست داد. منابع آگاه علت...

خواندن بیشترDetails

وداع با آصف و یاران در صف اعدام

۲۲ آبان, ۱۴۰۴
وداع با آصف و یاران در صف اعدام

خاطرات زندان مهری حاجی‌نژاد از کتاب آخرین خنده لیلا - قسمت ششم در این شماره از سری خاطرات زندان مهری حاجی‌نژاد که در کتاب آخرین خنده لیلا به...

خواندن بیشترDetails

درخواست زهرا طبری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای حمایت جهانی

۲۱ آبان, ۱۴۰۴
درخواست زهرا طبری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای حمایت جهانی

زهرا طبری، زندانی سیاسی ۶۷ ساله محبوس در زندان لاکان رشت و محکوم به اعدام، در پیامی از وجدان‌های بیدار جهان خواست تا در کنار مردم ایران بایستند...

خواندن بیشترDetails

پرستاران مشهد طی ۳ روز متوالی برای حق و حقوق خود دست به اعتراض زدند

۲۱ آبان, ۱۴۰۴
پرستاران مشهد طی ۳ روز متوالی برای حق و حقوق خود دست به اعتراض زدند

پرستاران مشهد از روز ۱۹ تا ۲۱ آبان ۱۴۰۴ طی سه روز متوالی علیه سیاست های غارتگرانه و ضدانسانی رژیم فریاد خشم و اعتراض سردادند. بخش کثیری از...

خواندن بیشترDetails
پست بعدی
زهرا میرغفاری، ۴۳ساله، در زندان مرکزی تبریز اعدام شد

زهرا میرغفاری، ۴۳ساله، در زندان مرکزی تبریز اعدام شد

اسناد

ابعاد جنسیتی بحران آب در ایران: پیامدها برای سلامت، معیشت و امنیت زنان

ابعاد جنسیتی بحران آب در ایران: پیامدها برای سلامت، معیشت و امنیت زنان

۲۰ مهر, ۱۴۰۴

زنان ایران چگونه بار سنگین بحران را به دوش می‌کشند بحران آب در ایران، فراتر از یک چالش طبیعی، به...

شکست قانون جوانی جمعیت در ایران به رغم سرکوب زنان نگاهی به سیاستی ناکام و هزینه‌ساز

شکست قانون جوانی جمعیت در ایران به رغم سرکوب زنان

۲ شهریور, ۱۴۰۴

نگاهی به سیاستی ناکام و هزینه‌ساز قانون جوانی جمعیت در ایران رو در روی حقوق انسانی زنان به دنبال فرمان...

زنان بیوه ایران : مشکلات و چالش‌های اصلی

زنان بیوه ایران : مشکلات و چالش‌های اصلی

۱ تیر, ۱۴۰۴

زنان بیوه ایران؛ یکه و تنها در سایه تبعیض در نظام حاکم بر ایران که تبعیض جنسی در قوانین آن...

بولتن ماهانه

گزارش اکتبر ۲۰۲۵: حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی زن مقاومت زنان زندانی سیاسی الهام‌بخش زنان و دختران ایران در مبارزه با رژیم اعدام و قتل عام
بولتن ماهانه

گزارش اکتبر ۲۰۲۵: حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی زن

۹ آبان, ۱۴۰۴
گزارش سپتامبر ۲۰۲۵: هر ۴ روز اعدام یک زن در ایران
بولتن ماهانه

گزارش سپتامبر ۲۰۲۵: هر ۴ روز اعدام یک زن در ایران

۸ مهر, ۱۴۰۴
گزارش اوت ۲۰۲۵: سرکوب دوگانه زندانیان سیاسی و خانواده‌هایشان
بولتن ماهانه

گزارش اوت ۲۰۲۵: سرکوب دوگانه زندانیان سیاسی و خانواده‌هایشان

۹ شهریور, ۱۴۰۴
گزارش ژوئیه ۲۰۲۵-جنایتی در حال وقوع است: خطر تکرار قتل‌عام زندانیان سیاسی در ایران
بولتن ماهانه

گزارش ژوئیه ۲۰۲۵: خطر تکرار قتل عام زندانیان سیاسی در ایران

۳ مرداد, ۱۴۰۴

مقالات

روز جهانی پایان مصونیت برای جرایم علیه خبرنگاران؛ فریادی برای عدالت و آزادی در ایران

روز جهانی پایان مصونیت برای جرایم علیه خبرنگاران؛ فریادی برای عدالت و آزادی در ایران

۹ آبان, ۱۴۰۴

پسر زهرا طبری به روزنامه سان گفت: مادر قهرمان من از مرگ نمی هراسد

پسر زهرا طبری به روزنامه سان گفت: مادر قهرمان من از مرگ نمی هراسد

۸ آبان, ۱۴۰۴

مریم رجوی راهگشای مسیر تحقق برابری جنسیتی در ایران آزاد

مریم رجوی راهگشای مسیر تحقق برابری جنسیتی در ایران آزاد

۲۸ مهر, ۱۴۰۴

شهدای راه آزادی

فاطمه فرشچیان
شهدای راه آزادی

فاطمه فرشچیان

۲۰ شهریور, ۱۴۰۴
نصرت رمضانی
شهدای راه آزادی

نصرت رمضانی

۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴
سوسن میرزایی قهرمانی جسور و شجاع، از پیشتازان مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران
شهدای راه آزادی

سوسن میرزایی

۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴
چریک، معلم، شهید: زندگی مرضیه احمدی اسکویی
شهدای راه آزادی

چریک، معلم، شهید: زندگی مرضیه احمدی اسکویی

۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴

در باره ما

کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران

کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، بطور گسترده ای با زنان ایران در خارج از کشور کار کرده و ارتباط ثابتی با زنان در داخل ایران دارد.
کمیسیون زنان بطور فعال با بسیاری از ارگانهای فعال حقوق زنان و سازمانهای غیر دولتی و ایرانیان خارج از کشور در ارتباط است. این کمیسیون منبع اصلی بسیاری از اطلاعات دریافت شده از داخل ایران در رابطه با زنان می باشد و در گردهمایی های کمیسیون های حقوق بشر سازمان ملل و سایر کنفرانسهای بین المللی و منطقه ای در رابطه با موضوعات زنان شرکت می کند.
شرکت در مبارزه بی امان علیه قوانین زن ستیز رژیم ایران بخشی از فعالیتهای اعضاء و همکاران این کمیسیون است.

دسته ها

  • اخبار زنان
  • اسناد
  • اطلاعیه های کمیسیون زنان
  • بولتن ماهانه
  • زنان تأثیرگذار
  • زنان در تاریخ
  • زنان مقاومت ایران
  • سخنرانی های مریم رجوی
  • سخنرانیهای روز جهانی زن
  • شهدای راه آزادی
  • صفحات مرجع
  • فعالیت ها
  • قهرمانان در زنجیر
  • کنفرانس روزجهانی زن
  • مریم رجوی
  • مقالات
  • همبستگی
  • ویدئو کلیپ
  • ویدئوهای روز جهانی زن

جستجو بر اساس برچسب

اعتراضات اعدام زنان تحصیلات حجاب اجباری خشونت علیه زنان دختر بچه ها رهبری زنان زنان روستایی زنان سرپرست خانوار زندانیان زینب جلالیان شکاف جنسیتی صبا کردافشاری طرح آزادی‌ها و حقوق زنان در ایران آزاد فردا فقر قتل های ناموسی مریم اکبری منفرد معلمان نسل برابر ویروس کرونا پرستار کودک همسری

حق تکثیر (کپی رایت ©) مطالب مندرج در این وب سایت در سال ۲۰۱۶ به نام کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت به ثبت رسیده است. لطفاً در صورت تمایل به باز نشر و باز پخش مطالب این وب سایت، با کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت مکاتبه کنید و لینک مقاله اصلی بر روی سایت women.ncr-iran.org/fa را در متن اضافه کنید.

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In

Add New Playlist

نتیجه‌ای یافت نشد
دیدن همه نتایج
  • صفحه اول
  • اخبار
    • اخبار زنان
    • مقالات
    • اطلاعیه های کمیسیون زنان
  • انتشارات
    • بولتن ماهانه
    • اسناد
    • صفحات مرجع
  • درباره ما
    • کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران برابری زنان را ترویج می کند
    • برابری جنسی
  • مریم رجوی
    • مریم رجوی
    • سخنرانی های مریم رجوی
    • طرح ده ماده ای مریم رجوی در رابطه با ایران فردا
    • طرح آزادی ها و حقوق زنان در ایران آزاد فردا
  • زنان پیشتاز
    • زنان در رهبری
    • شهدای راه آزادی
    • قهرمانان در زنجیر
    • زنان مقاومت ایران
    • زنان تأثیرگذار
    • زنان در تاریخ
  • رویدادها
    • کنفرانس روزجهانی زن
    • سخنرانیهای روز جهانی زن
    • فعالیت ها
    • همبستگی
  • ویدئو کلیپ
  • تماس با ما
  • English
  • française
  • عربی

حق تکثیر (کپی رایت ©) مطالب مندرج در این وب سایت در سال ۲۰۱۶ به نام کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت به ثبت رسیده است. لطفاً در صورت تمایل به باز نشر و باز پخش مطالب این وب سایت، با کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت مکاتبه کنید و لینک مقاله اصلی بر روی سایت women.ncr-iran.org/fa را در متن اضافه کنید.