در رأس جنبش اصلی اپوزیسیون ایران که تغییر رژیم و سرنگونی دیکتاتوری مذهبی آخوندها در ایران را سرلوحه خود دارد، یک زن قرار دارد. نام او مریم رجوی است.
تولد و شرايط خانواده
مريم رجوی در 13 آذر 1332 (4دسامبر 1953) در تهران در خانوادهیی متوسط متولد شد. مریم، چهارمين فرزند خانواده بود و سه خواهر و دو برادر داشت.
خواهر بزرگتر او به نام نرگس در سال ۱۳۵۵ بهدست مأموران ساواک شاه کشته شد.
خواهر کوچکترش، معصومه که دانشجوی مهندسی صنایع بود در سال ۱۳۶۱ در حالی که باردار بود، دستگیر و پس از ماهها شکنجه به دست پاسداران رژیم آخوندها به دار آویخته شد.
تحصيلات و انتخاب مبارزه
مریم رجوی ده ساله بود که برای اولین بار از پنجرة خانه، شاهد شلیک نیروهای گارد شاهنشاهی به روی مردم معترض و سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط حکومت شاه بود. این صحنه از جمله انگیزههایی شد که او را به صحنه سیاست و مبارزه کشاند.
از آنجايي كه از دوره نوجواني و جواني، با درد و رنج مردم آشنا شده بود، او انگيزه هاي قوي براي ورود به دنياي مبارزه داشت. مریم رجوی در سال ۱۳۴۹ دانشآموز سال چهارم دبيرستان هدف تهران بود كه از طریق برادر بزرگترش محمود با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد.
مریم رجوی تحصیلات خود را در دانشگاه صنعتي شريف ادامه داد و در رشته مهندسی متالوژي از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.
مريم رجوي با ورود به دانشگاه صنعتی شریف، فعالیت سیاسی خود علیه حکومت شاه را گسترش داد و توانست با سایر دانشجویان یک گروه تشکیل دهد. وی در سال ۱۳۵۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد.
فعاليت های سیاسی
مریم رجوی در جریان انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان یک عضو فعال مجاهدین، طیف وسیعی از دانشجویان را در جریان انقلاب ضدسلطنتی، سازمان داد. او از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ مسئول تشکل دانشجویی هوادار مجاهدین بود، در جریان قیام سال ۱۳۵۷ همراه با شمار دیگری از اعضای سازمان مجاهدین خلق، نخستین تشکل دانشجویی مجاهدین به نام «انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف» را تأسیس نمودند.
مريم رجوي پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در ۲۲ بهمن۱۳۵۷ در بخش اجتماعی مجاهدین فعالیت می کرد و در میان دانشآموزان و دانشجویان تهران شناخته شده بود. در جریان اولین انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸ از سوی مجاهدین خلق ایران کاندیدای نمایندگی مجلس شد و به رغم تقلبات گسترده در انتخابات برای جلوگیری از ورود مجاهدین به مجلس، ۲۵۰هزار از آراء مردم تهران را به خود اختصاص داد.
شکستن سقف شیشه ای- مشارکت گسترده زنان در رهبری و تصمیم گیری سیاسی
مريم رجوي در بهمن سال 1363 به عنوان همردیف مسئول اول و در سال 1368 مسئول اول سازمان مجاهدين خلق ایران اعلام شد و در سال ۱۳۷۲ به عنوان رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاکمیت به مردم برگزیده شد.
حضور مریم رجوی در رهبری سازمان مجاهدین گواهی بود بر صلاحیت مبارزه زنان ایران به خصوص زنان مجاهد در مشارکت گسترده آنها در رویارویی با رژیم آخوندها و فداکاری و مقاومت قهرمانانه آنها در زندان ها و زیر شکنجه های قرون وسطایی.
پس از آن، تحت هدایت مریم رجوی، زنان به مدارهای رهبریکننده و تصمیمگیرنده در بزرگترین سازمان اپوزیسیون ایران وارد شدند. یک تحول خیرهکننده در جنبشی در حال سهمگینترین مبارزه با بنیادگرایی که توسط زنان رهبری میشد. و همین امر یک برابری حقیقی را ممکن کرد.
همچنین بیش از ۵۰درصد از اعضاي شورای ملی مقاومت ایران، پارلمان در تبعید مقاومت را زنان تشکیل می دهند و عهده دار مسئولیت های مختلفی در امور سیاسی، روابط بینالمللی، اجتماعی و فرهنگی می باشند.
کارزارهای بین المللی
مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور برگزیده مقاومت کارزارهای متعددی برای پیشبرد جنبش هدایت کرده است. آشنا کردن جهان با پدیده بنیادگرایی مذهبی به عنوان تهدید اصلی صلح و امنیت جهانی، ارائه راه حل سوم در پاسخ به بحران ایران، ایجاد یک جبهه جهانی علیه بنیادگرایی در همبستگی با مردم و مقاومت ایران، کارزار بین المللی برای خروج سازمان مجاهدین از لیستهای تروریستی، کارزار بین المللی برای نجات جان رزم آوران آزادی ایران در اشرف و لیبرتی، و جنبش دادخواهی قتل عامشدگان سال ۶۷ از جمله آنها است.
نظرگاهها
مريم رجوی، سخنرانیهای متعددی درباره بنیادگرایی به عنوان تهدید اصلی جهان امروز و به طور خاص به عنوان تهدیدی برای دستارودهای جنبش برابری ایراد کرده است. «اسلام، زنان و برابری»، «زنان نيروی تغيير» و «زنان عليه بنيادگرايی»، «نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری» از جمله تألیفات مریم رجوی هستند.
در کتاب «زنان، نیروی تغییر»، مریم رجوی درباره مشارکت زنان در رهبری میگوید: «ما از يك رهبري صحبت ميكنيم كه بر روابط انساني متمركز است. اين شورش بزرگي است عليه مردسالاري و فرهنگ عقبماندهيي كه بايد نفي شود. به همين دليل وقتي در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبريكننده را برعهده گرفتند، اين تغيير براي ما فقط يك جا به جايي مديريتي نبود، بلكه فراتر از آن هدف، نفي ساز و كار مبتني بر تبعيض جنسي بود. چنين نبود كه مردان پستهايشان را ترك كنند تا زنان در همان پستها جايگزين شوند و همان مناسبات را با همان شيوهها اداره كنند. چنين نبود كه زنان پا در جاي پاي مردان بگذارند يا در كلوپ مردان پذيرفته شوند. خير، اصل موضوع اين بوده و هست كه روابط كهنه مبتني بر بينش مردسالاري كنار زده شود و جاي خود را به روابط انساني بدهد.»
مریم رجوی در سخنرانی خود به مناسبت روز جهانی زن سال ۲۰۱۷ نیز در باره تجربه مقاومت ایران در امر رهبری زنان گفت: «حضور زنان در سطوح مختلف رهبری و مدیریت البته گامی است به پیش. اما اگر با دگرگونی اساسی در فرهنگ و در مناسبات زن و مرد همراه نباشد و مادامی که برابری و همبستگی را برقرار نکند، این دستاورد بازگشت پذیر است.
پیام تازه مقاومت ما، درست در همین نقطه است: این که رهبری زنان وقتی به صورت یک نهاد پایدار به بار می نشیند که ضرورتاً با مسئولیت پذیری مردان مؤمن و معتقد به آرمان برابری همراه باشد. بدون وجود مردانی که آرمان برابری را پیشاروی خود قرار داده و برای برقراری آن قیام کرده باشند، رهبری زنان صورت واقعی به خود نخواهد گرفت. …
مریم رجوی در جای دیگری از همین سخنرانی می افزاید: «کسانی که می گویند قرن ۲۱ قرن زنان است، درست می گویند. اما باید مفهوم آن را خاطر نشان کرد که رهبری زنان به معنی هدایت روابط انسانی به سوی برابری حقیقی زن و مرد و به میدان آمدن صفی طولانی از مردان معتقد به آرمان برابری است. آن مناسباتی که بر نابرابری زن و مرد متکی است، نظامی که زنان را به حاشیه می راند و نظامی که امکان مشارکت بخش اعظم مردم در امور کشورشان را از بین می برد، نتیجه اش قدرتطلبی بیانتها، استبداد و انحصارطلبی، تصمیم گیریهای پنهانی، اتلاف منابع کشور و فساد و سرکوب است. راه حل این بحران که در جهان کنونی فراگیر شده، رهبری زنان است. تاکید می کنم هرجا که دمکراسی نیست، بدون مشارکت برابر زنان در رهبری نمی توان به آن رسید.»