قیام آبان ۱۳۹۸ تجلی عزم ملت ایران برای سرنگونی رژیم سرکوبگر بود. با افزایش ناگهانی قیمت بنزین در ۲۴ آبان ۱۳۹۸، اعتراضات به سرعت در ۱۹۱ شهر گسترش یافت. مردم ایران از تمام اقشار جامعه به خیابانها آمدند و شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر روحانی» سر دادند. در شیراز، بهبهان، استان تهران و دیگر شهرهای بزرگ، معترضان بهطور موقت مناطقی را آزاد کردند و نیروهای امنیتی را به چالش کشیده، کنترل رژیم را مختل کردند.
مقامات رژیم اذعان کردند که در ۹۰۰ نقطه در سراسر کشور در حال مقابله با این قیام بودند و فقط در تهران ۱۴۶ نقطه بحران وجود داشت.
نقش رهبری کننده زنان در قیام
زنان در سازماندهی و رهبری این اعتراضات نقش مرکزی داشتند. زنان جوان و شجاعی که عضو کانون های شورشی سازمان مجاهدین خلق ایران بودند، مردم را به شرکت در اعتراضات فرا می خواندند.
روزنامه حکومتی مشرق در مورد نقش زنان نوشت: در شرارتهای اخیر میدان داری زنان چشمگیر بوده و در صحنه های مختلف نقش ویژه ای در واداشتن مردم به اعمال ساختارشکنانه دارند.»(روزنامه حکومتی مشرق – ۲۹ آبان ۱۳۹۸)
خبرگزاری حکومتی فارس در همین رابطه نوشت: «برخی زنان نقشی محوری در لیدری این آشوبها برعهده دارند.» در این مطلب افزود: «میان داری و میدان داری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر به نظر میرسد. در نقاط متعدد به ویژه حومه تهران، زنان ظاهراً 30 تا 35سال، نقش ویژهای در لیدری اغتشاشات به عهده دارند… این زنان متحدالپوشش، هریک وظیفهای جداگانه دارند؛ یکی از شورشها فیلم میگیرد، دیگری جلوی خودروها را میگیرد و دیگری با تحریک مردم، آنها را به پیوستن به صف اغتشاشها مجاب میکند.» (خبرگزاری حکومتی فارس – ۲۹ آبان ۱۳۹۸)
داستانهای بسیاری از شجاعت زنان وجود دارد: یکی از معترضان مجروح تعریف کرد که چگونه یک دختر ۱۸ ساله او را با موتورسیکلت خود نجات داد، در حالی که زنان مسنتر برای افرادی که در صف مقدم بودند غذا تهیه میکردند. مشارکت زنانی همچون شبنم دیانی، حلیمه سمیری و نیکتا اسفندانی در شهرهای مختلف ایران به نمادهایی از ایستادگی، مقاومت و فداکاری تبدیل شد.
شبنم دیانی: صدای مقاوم شیراز
شبنم دیانی عضو کانون های شورشی مجاهدین خلق در شیراز بود. او عموی خود را در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۰ در بهبهان از دست داده بود.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸، شبنم دیانی در محلهی معالیآباد شیراز در جریان سرکوب معترضان توسط رژیم کشته شد. شبنم دیانی همراه با ۱۲ تن دیگر قربانی نیروهای بسیج وابسته به سپاه شد که معترضان را با خودرو زیر گرفتند و سپس به روی جمعیت آتش گشودند.
خانوادهاش تحت فشارهای حکومتی برای اعلام تصادفی بودن مرگ او و استفاده از سنگ قبر سفید (نماد رژیم) قرار گرفتند، اما آنها با انتخاب سنگ قبر سیاه به نشانه مقاومت، این فشارها را نپذیرفتند.
مریم نوری: نماد الهامبخش قیام در رباط کریم
در رباط کریم، مریم نوری به همراه برادرش مرتضی بهعنوان اعضای کانون های شورشی مجاهدین خلق نقش مهمی ایفا کردند. در جریان اعتراضات، این شهر بهطور موقت آزاد شد و مریم در نهایت توسط نیروهای امنیتی در ساختمان فرمانداری هدف قرار گرفت. شجاعت او تأثیر ماندگاری بر زنان رباط کریم گذاشت و بسیاری را به مبارزه با ستمگری برانگیخت.
حلیمه سمیری: مرگ در زیر شکنجه در راه آزادی
مرگ دردناک حلیمه سامیری در آبادان، نمونهای از بیرحمی سرکوب آبان ۱۳۹۸ است.
این زن ۳۴ ساله متأهل از خوزستان، در روز ۲۵ آبان دستگیر شد و جسد شکنجهشدهاش با آثار ضربات کابل و جای دندان را بعداً در مقابل خانه پدرش رها کردند. سرکوب خشونتآمیز در خوزستان، از جمله مناطقی مانند ماهشهر، با وحشیگری بینظیری همراه بود و نیروهای امنیتی حتی به سوی معترضانی که به هورها پناه برده بودند آتش گشودند.
نیکتا اسفندانی: نماد قیام آبان ۱۳۹۸
نیکتا اسفندانی، دختر ۱۴ سالهای از تهران، به نماد قربانیان بیگناه قیام آبان ۱۳۹۸ تبدیل شد. او که به موسیقی علاقهمند بود، در خیابان ستارخان تهران توسط نیروهای امنیتی هدف قرار گرفت و با گلولهای به سر کشته شد.
مرگ او به نقطهی همبستگی معترضان تبدیل شد و بیتوجهی رژیم به جان جوانان و آیندهی ایران را آشکار ساخت.
نقض سیستماتیک حقوق بشر
پاسخ رژیم بسیار وحشیانه بود. زمانی که گاز اشکآور، ماشینهای آبپاش و مأموران لباسشخصی نتوانستند شجاعت معترضان جوان را سرکوب کنند، خامنهای فرمان شلیک مستقیم را صادر کرد. نیروهای امنیتی مستقیماً به سر و سینه معترضان شلیک کردند تا بهعمد تعداد کشتهشدگان را افزایش داده و فضای ترس و رعب ایجاد کنند.
موج دستگیریهای گسترده در سراسر کشور به راه افتاد؛ به بیمارستانها برای دستگیری مجروحان یورش بردند، اجساد از سردخانهها بیرون آورده شد و دفاتر پزشکی قانونی جعل شد تا ابعاد کشتارها پنهان بماند. در ماهشهر، سپاه پاسداران حتی از تانک استفاده کرد و این کشتار جامعه را تکان داد.
در پایان، دستکم ۱۵۰۰ تن از معترضان، از جمله ۴۰۰ زن، کشته شدند و هزاران نفر دیگر مجروح شدند. بیش از ۱۲ هزار نفر دستگیر شدند و بسیاری از آنان در سلول های متراکم زندانها، بدون مراقبتهای پزشکی کافی یا دسترسی به وکیل، تحت شکنجه قرار گرفتند.
جنایت علیه بشریت: محکومیت بینالمللی
واکنش وحشیانه رژیم محکومیت گسترده بینالمللی را به دنبال داشت.
میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، این خشونت را بهعنوان «جنایت علیه بشریت» محکوم کرد و شواهدی از شلیک نیروهای امنیتی برای کشتن و عمداً وارد کردن جراحات مرگبار به معترضان غیرمسلح را مورد اشاره قرار داد. باشله نگرانی عمیق خود را نسبت به «عدم شفافیت در مورد تلفات و برخورد با هزاران زندانی» ابراز کرد که شامل سوءاستفادههای جسمی شدید و محرومیت از فرایند عادلانه میشود.
او به مواردی اشاره کرد که نیروهای امنیتی به سمت معترضانی که تلاش به فرار داشتند، شلیک کردند و بهطور عمدی نقاط حساس بدن آنها را هدف گرفتند تا تعداد کشتهشدگان را افزایش دهند.
باشله از رژیم ایران خواست تا تحقیقات مستقل درباره این جنایات انجام داده و مقامات مسئول این جنایات را مؤاخذه کند.
سازمان عفو بینالملل نیز این جنایات را در گزارش خود با عنوان «پایمال کردن انسانیت: دستگیریهای گسترده، ناپدیدسازی و شکنجه از زمان اعتراضات آبان ۱۳۹۸» مستند کرده است. این گزارش اقدامات رژیم را بهعنوان «فهرستی از نقضهای تکاندهنده حقوق بشر» توصیف کرد.
گزارش عفو بینالملل شهادتهایی از شکنجه و بدرفتاری غیرانسانی با بازداشتشدگان از جمله ضرب و شتم، شوک الکتریکی، اعدامهای نمایشی، خشونت جنسی و تجویز اجباری مواد شیمیایی را مستند کرد.
یافتههای عفو بینالملل نشان داد که بازداشتشدگان بهطور مداوم در حبس انفرادی طولانیمدت قرار میگرفتند، روی سرشان گونی می کشیدند، به آنها چشمبند می زدند و دستشان را با دستبند می بستند. آنها بهطور سیستماتیک از دسترسی به وکیل محروم بودند. گزارش عفو بینالملل قضائیه رژیم ایران را متهم به همکاری در این جنایات کرد و ازجامعه بین المللی خواست که این اقدامات را محکوم کنند.
خانم دایانا التهاوی، معاون رئیس منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین الملل، از جامعه بین المللی خواست که از مقامات رژیم به خاطر این جنایات حسابرسی کنند و از خانواده های ایرانی که دادخواه فرزندانشان هستند حمایت نمایند.
مبارزه ای مستمر برای آزادی
به رغم این سرکوب وحشیانه، زنان ایران همچنان در مبارزه خود برای آزادی ثابتقدم هستند. از زمان قیام آبان ۱۳۹۸، ترس رژیم از رهبری زنان شدت گرفته و نمود آن در افزایش کنترل، دستگیری و آزار فعالان زن می باشد. با این حال، شجاعت زنانی همچون شبنم دیانی، حلیمه سامیری و نیکتا اسفندانی جنبشی را به وجود آورده است که از مبارزه دست نمیکشد.
زنان ایرانی در مقابل رژیمی که به مدت چند دهه آنها را سرکوب کرده است، نشان دادهاند که نیرویی شکست ناپذیر و عامل تغییر هستند. مسیر پیش رو ممکن است با خطرات زیادی همراه باشد، اما زنان ایران، با درس گرفتن از تجارب گذشته و ارادهای پولادین برای تحقق آیندهای بهتر، در خط مقدم این جنبش ایستادهاند و روحیه مقاومت و اراده برای ایجاد تغییر واقعی را به نمایش گذاشتهاند.
قیام آبان ۱۳۹۸ تنها یک فصل از مبارزه طولانی مردم ایران علیه استبداد با حضور زنان در خط مقدم بود. فداکاریهای آنها توجه جهانیان را به نقض حقوق بشر توسط رژیم جلب کرده و به اقدام بینالمللی برای حسابرسی از این جنایات فرا می خواند.
دادخواهی و پاسخگویی
قیام آبان ۱۳۹۸ نشان داد که رژیم ایران حاضر است برای سرکوب اعتراضات از هر وسیلهای استفاده کند، اما در عین حال اراده شکستناپذیر مردم ایران را نیز به نمایش گذاشت.
این سالگرد فراخوانی است به جامعه جهانی تا از مبارزات مردم ایران برای آزادی حمایت کنند. کشتار معترضان ایرانی شایان اجرای عدالت و حسابرسی از مرتکبان این جنایات می باشد.
زنان ایران، چه شهید و چه اسیر، چه در زندان و چه در میدان، به برپایی ایرانی آزاد و دموکراتیک فرا می خوانند. آنها الهامبخش ادامه مبارزه علیه استبداد و ستم هستند. روحیه جنگنده و تسلیم ناپذیر زنان ایران در قیام آبان ۱۳۹۸ و بعد از آن پیامی ساده، روشن و قدرتمند دارد: مردم ایران پیروز خواهند شد.