مقاومت زنان زندانی سیاسی الهامبخش زنان و دختران ایران در مبارزه با رژیم اعدام و قتل عام
گزارش اکتبر ۲۰۲۵: با اعدام بی سابقه نزدیک به ۳۰۰ زندانی در ایران، اکتبر ۲۰۲۵ به عنوان خونینترین ماه در ۳۶ سال اخیر تاریخ کشور به ثبت رسید. در میان اعدام شدگان، حداقل ۷ زن وجود داشتند که آن هم به نوبه خود یکی از بالاترین رکوردهای اعدام زنان در ایران بعد از دهه ۶۰ است.
این موج اعدام نشانه ترس و استیصال رژیمی است که در محاصره بحران های متعدد سیاسی و اقتصادی و ناتوانی ارائه راه حل در مقابل افزایش نارضایتی عمومی تلاش دارد از بروز یک قیام بنیانکن که منجر به سرنگونیاش خواهد شد، جلوگیری کند. در همین رابطه، در آخرین روزهای ماه اکتبر رژیم آخوندی در یک اقدام بیسابقه دیگر برای یک زن زندانی سیاسی هوادار مجاهدین، زهرا شهباز طبری، حکم اعدام صادر کرد.
اعدام برای رژیم، یکی از ابزار بقاست. شیوه متداول دیگر، محروم کردن از درمان و زجرکش کردن زندانیان در زندانهایی است که فاقد حداقل امکانات پزشکی و بهداشت بسیار پایینتر از استانداردهای بینالمللی است. در اواخر ماه سپتامبر حداقل سه زن زندانی از جمله زندانی سیاسی سمیه رشیدی در زندان بدنام قرچک و یک زن در زندان فردیس به دلیل تأخیر در رسیدگی پزشکی جان باختند.
اما در روی دیگر سکه سرکوب و اعدام در ماه اکتبر، مقاومت سرسختانه زندانیان نیز ابعاد بی سابقهای داشت. از اعتراضات و تحصنها علیه مرگ زندانیان و فراخوان برای انتقال زنان زندانی سیاسی از قرچک به اوین تا اعتصاب غذای ۱۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان قزلحصار کرج، تا کارزار سهشنبه های نه به اعدام و تجمعات خانواده های زندانیان محکوم به اعدام که در همین ماه به مدار جدیدی ارتقاء یافتند و دستاوردهای قابل توجهی به همراه داشتند.
زندانی سیاسی زهرا شهباز طبری به اعدام محکوم می شود
روز ۳ آبان (۲۵ اکتبر) خبر رسید که زندانی سیاسی زهرا شهباز طبری، ۶۷ ساله، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است. اتهام او «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» عنوان شده است.
این اولین باری است که برای یک زن هوادار مجاهدین حکم اعدام صادر میشود. تلاشی از سوی رژیم برای ارعاب زنان ایرانی که در صف مقدم اعتراضات و قیامها حضور دارند و جلوگیری از پیوستن آنها به نیروی اصلی اپوزیسیون خواهان سرنگونی رژیم.
به گفته خانواده خانم طبری، جلسه رسیدگی به پرونده او هفته قبل بهصورت ویدیوکنفرانس برگزار شد و کمتر از ده دقیقه به طول انجامید. در این جلسه، وکیل تسخیری منصوب از سوی دادگاه، هیچگونه دفاع مؤثری از موکل خود ارائه نکرده و در همان جلسه کوتاه، حکم اعدام صادر شده است. مستندات پرونده تنها شامل پارچهای با شعار «زن، مقاومت و آزادی» و «پیام صوتی منتشرنشدهای» است که خانواده آن را بیاساس و غیرقابلاستناد میدانند.
خانم زهرا شهباز طبری دارای مدرک فوقلیسانس مهندسی برق، فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است. وی در روز ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، پس از یورش نیروهای امنیتی به منزل او بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شد. وی هماکنون در زندان لاکان رشت محبوس می باشد.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ارگانهای ذیربط ملل متحد و عموم مراجع مدافع حقوق بشر را به اقدام فوري براي نجات جان زهرا طبری و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام فرا میخواند.

زهرا شهباز طبری
احکام ظالمانه و بلاتکلیفی زنان زندانی سیاسی در زندانها
لازم به ذکر است که زندانی سیاسی فریبا خرم آبادی، استاد الهیات و مادر یک فرزند، نیز که در مردادماه ۱۴۰۴ بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شده بود، در روز اول آبان ماه به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. اتهام وی «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در شبکههای معاند» میباشد.
وی که سابقه سکته قلبی دارد، در زندان فردیس در شرایط نگرانکنندهای به سر میبرد. در زندان به او داروی اشتباه دادهاند که موجب بروز تیکهای عصبی و تشنجهای مکرر شده است. مأموران در حالی که حال او وخیم بوده، برای انتقال به بیمارستان وی را با دستبند و پابند بستند؛ رفتاری که موجب تشدید ناراحتی جسمیاش شد. او در اعتراض به این برخورد تحقیرآمیز از رفتن به بیمارستان خودداری کرده است.
منیژه حسنی فرد، ۶۲ ساله و مادر دو فرزند، از مردادماه ۱۴۰۴ تاکنون بدون ارائه هیچگونه حکم قضایی در زندان فردیس کرج در بازداشت بهسر میبرد. هیچ نهاد قضایی یا امنیتی مسئولیت بازداشت او را نپذیرفته و هیچ اطلاعی از علت بازداشت، مرجع قضایی پرونده یا وضعیت سلامت وی در دست نیست.
همچنین یلدا امامدوست، ورزشکار ۵۰ساله و مادر دو فرزند از اواسط مرداد در بازداشت به سر می برد. نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی او را بازداشت و به محل نامعلومی منتقل کردند. تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری او به دست نیامده است و هیچیک از نهادهای قضایی یا امنیتی مسئولیت بازداشت او را برعهده نگرفتهاند.

از راست یلدا امامدوست، منیژه حسنی فرد، فریبا خرم آبادی
زنانی که در ماه اکتبر قربانی اجرای مجازات اعدام شدند
- زینب خدابنده – ۱۳ اکتبر
- ناهید همتی – ۱۵ اکتبر
- کافیه قبادزاده – ۱۵ اکتبر
- سعیده خدادادی – ۲۲ اکتبر
- نرگس احمدی – ۲۵ اکتبر
- محبوبه جلالی – ۲۵ اکتبر
- کتایون شمسی – ۲۹ اکتبر
نگاهی به جرائم این زنان که در دادگاههایی ناعادلانه و بدون دسترسی به حق دفاع محکوم به اعدام میشوند نشان میدهد که یا قربانی فقر و یا قربانی قوانین تبعیضآمیز در خانواده هستند و در دفاع از خود در مقابل خشونت همسر، مرتکب قتل شدهاند. زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی در نامه ای مورخ ۵مرداد ۹۸، پس از مطالعه درباره زنانی که به اتهام قتل به اعدام محکوم میشوند نوشت، «درصد بیشترشان به جهت عدم امکان طلاق از همسرانشان پس از سال ها تحمل زندگی مشترکی آشفته که با توهین، ضرب و شتم و بعضا شکنجه توسط همسرانشان همراه بوده است، مرتکب قتل همسرانشان شدهاند. آنها معتقد بودند اگر در دفعات مکرر شکایتی که از همسران شان داشتند، قاضی پرونده رضایت به طلاقشان میداد هرگز دست به جنایت نزده بودند.»
مقاومت در برابر اعدام، از قزلحصار تا خیابانهای تهران
اما تشدید اعدامها نه تنها شعله اعتراضات را خاموش نکرده بلکه فریاد «نه به اعدام» از زندانها تا خیابانها هر روز بلندتر میشود. ماه اکتبر شاهد یک رویداد بیسابقه در زمینه مقاومت زندانیان محکوم به اعدام در مقابل مجازات اعدام بود.
طی روزهای ۲۱ تا ۲۷ مهر (۱۳ تا ۱۹ اکتبر) ۱۵۰۰ تن از زندانیان محکوم به اعدام در واحد ۲ زندان قزلحصار کرج در اعتراض به افزایش اعدامها دست به اعتصاب غذا زدند. این بزرگترین اعتصاب جمعی در تاریخ زندانها تحت حاکمیت رژیم ملایان، با عقبنشینی بیسابقه رژیم در مقابل اعتراض در درون زندانها به طور موقت پایان یافت.
اعتصاب زندانیان قزلحصار با لبهای دوخته و بدنهای رنجور از سوی خانوادههای زندانیان حمایت شد. همسران، مادران، خواهران و فرزندان این زندانیان با سه نوبت اعتراض با تجمع در مقابل زندان و با تظاهرات در مقابل مجلس ملایان در تهران، دیوارهای سانسور را در نوردیدند و صدای زندانیان را به عموم مردم رساندند و از حمایت آنها برخوردار شدند.
این تجمعها و تظاهرات به رغم تهدید، برخورد قهرآمیز و دستگیری در روزهای ۲۳ و ۲۷مهر صورت گرفت و در روز یکشنبه ۴ آبان نیز در قلب تهران و در مقابل مجلس ادامه یافت.
بر روی یک تراکت در دست یک کودک نوشته شده بود: «اعدام یک فرد پایان خطا نیست، آغاز رنجی تازه است برای کودکان بیپناه»

زنان زندانی سیاسی در بند ۶ زندان اوین، و زندانیان سیاسی در بند ۷ زندان اوین و در زندان قزلحصار نیز از این حرکت حمایت کردند.
صبح روز یکشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴، شش زندانی که پیشتر برای اجرای حکم اعدام به قرنطینه و سلول انفرادی منتقل شده بودند، به بند خود در واحد ۲ بازگردانده شدند. همچنین یک هیأت از مقامهای ارشد قضایی و زندانها به زندانیان قول دادند که تا چند ماه آینده هیچ اعدامی نداشته باشند.
این حرکت بزرگ اعتراضی الهام گرفته از کارزار سراسری سهشنبههای نه به اعدام بود که ۹۲ هفته است در ۵۴ زندان ایران جریان دارد و از حمایت و همبستگی همزمان مادران و خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام و مخالفان مجازات اعدام و به رغم تهدید و آزار و اذیت رژیم، در دهها شهر ایران و حمایت های بین المللی برخوردار است.

مقاومت و اعتراضات زنان زندانی سیاسی و بازگشت به اوین
زنان زندانی سیاسی که در جریان جنگ ۱۲روزه از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک منتقل شده بودند، به رغم شرایط وحشتناک، زیراستاندارد و غیرانسانی محلی که در آن محبوس بودند، هرگزدست از مقاومت و اعتراض نکشیدند.
آنها در روزهای ۷ و ۸ مهر (۲۹ و ۳۰سپتامبر) علیه مرگ هم بندیشان سمیه رشیدی به دلیل عدم رسیدگی پزشکی دست به اعتصاب غذا زدند. مسئولان زندان قرچک در یک واکنش تنبیهی به این اعتراض، برخی از زندانیان از جمله شیوا اسماعیلی، مرضیه فارسی، فروغ تقیپور، ارغوان فلاحی، آنیشا اسداللهی و گلرخ ابراهیمی را به مدت سه نوبت از ملاقات با خانوادههایشان محروم کردند.
هم زمان با این اعتراض، زندانیان سیاسی بند ۷ زندان اوین در حمایت از زندانیان سیاسی زن در زندان قرچک و در اعتراض به شرایط آنان، در هواخوری بند ۷ دست به تحصن زدند. خواستههای اصلی آنان شامل انتقال فوری زندانیان سیاسی زن از قرچک به اوین و آزادی زندانیان بیمار، محاکمه عاملان مرگ سمیه رشیدی، و ایجاد درمانگاه مستقل در زندانها بود.
در اثر این اعتراضات و فشار افکار عمومی داخلی و بین المللی، رژیم آخوندی ناگزیر از انتقال زنان زندانی سیاسی از قرچک به اوین شد.

بامداد پنجشنبه، ۱۷ مهر ۱۴۰۴، گروهی از زنان زندانی سیاسی، به اضافه چهار زن با جرائم مالی، در شرایط شدید امنیتی با اسکورت کاروان طولانی خودروهای امنیتی، با چندین دستگاه اتوبوس و بعد از بازرسیهای چندمرحلهای به بند ۶ زندان اوین منتقل شدند. این انتقال شبانه و به طور ناگهانی صورت گرفت.
گزارشهای بعدی حاکی از آن است که بیش از ۶۰ زندانی سیاسی زن در بند ۶ زندان اوین منتقل شدند، از ابتداییترین نیازهای انسانی و بهداشتی محروم هستند و در شروع سرمای پائیز از داشتن تخت، پتو و وسائل گرمایشی محروم بودند. بسیاری از زنان روی زمین سرد و سیمانی میخوابند. نور کافی وجود ندارد، هوا سنگین است و دسترسی به آب گرم بسیار محدود است.
با وجود گستردگی انتقال و حساسیت شرایط، هیچ مقام رسمی از سازمان زندانها یا قوه قضاییه تا لحظه تنظیم این گزارش، درباره علت جابهجایی زنان زندانی سیاسی توضیحی نداده است. خانوادهها میگویند امکان ملاقات یا ارسال وسایل گرمایشی برای آنان فراهم نشده و تماسهای تلفنی زندانیان محدود به چند دقیقه در هفته است.
یادآوری میشود که بازگرداندان زنان زندانی سیاسی به زندان اوین فقط در مورد زندانیانی صورت گرفت که پس از حمله دوم تیرماه به اوین در جریان جنگ ۱۲روزه، به زندان قرچک منتقل شده بودند.
قرچک همچنان محل حبس و نگهداری هزاران زن با جرائم عمومی است. علاوه بر این، زندانیان سیاسی از قبیل مریم اکبری منفرد که از قبل در زندان قرچک بودند، کماکان بر خلاف اصل تفکیک جرائم در این شکنجهگاه نگهداشته شدهاند.
وضعیت وخیم زنان زندانی سیاسی به دلیل محرومیت از درمان
یکی دیگر از موضوعاتی که در ماهنامه اکتبر باید به آن پرداخت، وضعیت درمانی برخی از زنان زندانی سیاسی است که به رغم وخامت حالشان از دسترسی به مراقبتهای پزشکی محروم هستند و رژیم عمداً با جلوگیری از درمان آنها قصد دارد آنها را معلول و از دور خارج و یا در اثر بیماری زجرکش کند. این نوعی اعدام بیصدا در زندانهای رژیم است. وضعیت چند تن از این زندانیان مقاوم به شرح زیر است.

از راست: هدی مهرگانفر، فاطمه ضیایی، شیوا اسماعیلی و مریم اکبری منفرد
مریم اکبری منفرد، از قدیمیترین و مقاومترین زنان زندانی سیاسی، ۱۶مین سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی را سپری میکند. گزارشات اخیر حاکی از آن است که وی ماههاست از دردهای شدید کمر و زانو، بیحسی در پاها و اختلال حرکتی رنج میبرد. با وجود تأکید پزشکان متخصص و گزارش رسمی پزشکی قانونی مبنی بر ضرورت فیزیوتراپی و درمان روزانه، مسئولان زندان از اعزام او به مراکز درمانی خودداری میکنند.
منابع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی میگویند: «مریم حتی برای انجام کارهای ساده نیاز به کمک دارد، اما مسئولان زندان میگویند باید از قاضی اجازه بگیرد. دو هفته از ارسال نامه او گذشته و هیچ پاسخی داده نشده است.»
پزشکان هشدار دادهاند که ادامه این وضعیت میتواند منجر به آسیب عصبی دائمی و بیاختیاری ادرار شود.
پیشتر نیز پزشکی قانونی بر لزوم جراحی کمر و زانوی او تأکید کرده بود، اما در نبود امکانات درمانی و بیتوجهی عامدانه مسئولان، وضعیت سلامتی مریم اکبری منفرد بهشدت وخیمتر شده است. منابع داخل زندان میگویند او شبها از شدت درد قادر به خوابیدن نیست و تنها با استفاده از داروهای مسکن قوی میتواند حرکت کند.
هدی مهرگانفر، مهندس الکترونیک و زندانی سیاسی ۳۸ ساله، در زندان عادل آباد شیراز با وضعیت جسمی وخیمی روبهروست و نهادهای امنیتی همچنان مانع از انتقال او به بیمارستان شدهاند. این بیتوجهی عامدانه به هشدارهای پزشکی، جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است.
بهگزارش منابع مطلع، بیماری کیست اندومتریوما (Endometrioma) در بدن هدی مهرگانفر عود کرده و خطر پارگی و عفونت داخلی وجود دارد. پزشک زندان پیشتر تأکید کرده بود که وضعیت او نیازمند اعزام فوری به بیمارستان است، اما مسئولان زندان با استناد به «دستور مستقیم نهادهای امنیتی»، از اجرای این دستور پزشکی جلوگیری کردهاند.
او در حال حاضر از درد مزمن، تب بالا و ضعف عمومی رنج میبرد و حتی داروهای تجویزی برای کنترل بیماری نیز به او داده نشده است. منابع نزدیک به خانواده میگویند «هدی در شرایطی نگهداری میشود که نه امکان استراحت دارد و نه تغذیه مناسب. هر روز وضعیت جسمیاش وخیمتر میشود.»
شیوا اسماعیلی، زندانی سیاسی ۶۰ساله محبوس در زندان اوین، در شرایطی وخیم و با درد شدید ناحیه کمر روبهروست؛ شدت درد به حدی است که این زندانی سیاسی حتی در تنفس نیز دچار مشکل شده و عملاً زمینگیر شده است.
روز ۲۷مهر بهدنبال هفتهها بیتوجهی و رنج مداوم، سرانجام مسئولان زندان با اعزام او به بیمارستان موافقت کردند. اما مأموران هنگام انتقال متوجه شدند کارت بانکی او موجودی ندارد و به دستور رئیس زندان، شیوا اسماعیلی را از بیمارستان به زندان بازگرداندند. این زندانی سیاسی اصرار داشت که میتواند با خانوادهاش تماس بگیرد تا هزینه درمان را تأمین کنند، اما مسئولان زندان عمداً مانع تماس او شدند.
چنین رفتاری نشان میدهد که مقامات زندان اوین از حق درمان بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار و شکنجه روانی بر زنان زندانی سیاسی استفاده میکنند.
فاطمه ضیایی، ۶۸ ساله، از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در زندان اوین است که بیش از ۱۳ سال در زندانها و شکنجهگاههای رژیم بوده و از بیماری ام. اس پیشرفته رنج میبرد از دسترسی به رسیدگیهای درمانی ضروری محروم میباشد.
وی روز ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، در جریان یورش نیروهای امنیتی به محل اقامتش، همراه با تمامی وسایل ارتباطیاش بازداشت گردید. این هفتمین بازداشت فاطمه ضیایی در چهار دهه گذشته است.
صدای جامعه جهانی در برابر موج اعدامها
افزایش شدید اعدامها و نقض گسترده حقوق بشر در ایران باعث شد که سازمانهای بینالمللی موضعگیریهای قاطع داشته باشند. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای از کشورهای عضو سازمان ملل خواست تا فوراً مقامات رژیم ایران را تحت فشار قرار دهند و اجرای احکام اعدام را متوقف کنند. به گفته حسام بائومی، معاون مدیر منطقهای عفو بینالملل، کشورهای عضو باید فوراً با «موج تکاندهنده اعدامها توسط مقامات ایرانی» مقابله کنند.
همچنین آنتونیو گوترز، دبیرکل سازمان ملل، با ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران، خواستار توقف فوری اعدامها، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دادن به شکنجه و رفتار غیرانسانی در زندانها شد. گزارش او که در اکتبر ۲۰۲۵ منتشر شد، موج گسترده اعدامها، از جمله علیه زندانیان سیاسی و متهمان جرائم مرتبط با مواد مخدر و «افساد فیالارض» را برجسته کرده و بر نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران تأکید میکند.
بر اساس گزارش دبیرکل سازمان ملل، بسیاری از این اعدامها بر پایه اعترافات اجباری تحت شکنجه صادر شده و دادرسیها فاقد استانداردهای قانونی و دسترسی به وکیل بودهاند. گوترز تأکید کرد که اعدام در ملأعام، بهویژه علیه معترضان، مصداق شکنجه و رفتار غیرانسانی است و با تعهدات بینالمللی ایران مغایرت دارد.
شکنجه و رفتار غیرانسانی در زندانها و بازداشتگاهها نیز ادامه دارد؛ استفاده از سلولهای انفرادی، محدودیت شدید ارتباط با خانواده و وکیل، و اجبار به اعترافات تحت فشار، همچنان اجرا میشود. دبیرکل سازمان ملل با استناد به یافتههای هیأت حقیقتیاب سازمان ملل، این اقدامات را نقض آشکار کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه دانسته و خواستار الحاق ایران به این کنوانسیون شد.
فراخوان به اقدام فوری جهانی
زجرکش کردن زندانیان سیاسی بیمار که یک روش شناخته شده رژیم آخوندهاست، در عداد جنایت علیه بشریت است. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران خواستار اقدام فوری شورا و کمیسرعالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه ملل متحد و دیگر مراجع مدافع حقوق بشر برای آزادی فوری زندانیان سیاسی بیمار می باشد و بار دیگر بر ضرورت بازدید هیات حقیقت یاب بین المللی از زندانهای ایران و دیدار با زندانیان به ویژه زنان زندانی سیاسی تاکید میکند.
سکوت و بیعملی در برابر قاتلان مردم ایران، سوخترسانی به تروریسم، سرکوب و جنگافروزی است. رژیم اعدام و ترور باید از جامعه جهانی طرد و پروندهی جنایات آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود.
ماه اکتبر نشان داد رژیم ملایان برای حفظ بقای خودش به اعدام و مرگ متوسل میشود، اما در برابرش جامعهای زندهتر و پویاتر از همیشه ایستاده است و سرانجام آن را سرنگون خواهند کرد.
 
  
  
 



















