مریم اکبری با شجاعت بی انتها، روحیه بالا و عزم شکست ناپذیر به رغم همه ناملایمات به مقاومت خود ادامه می دهد.
۹ دی ماه، مریم اکبری منفرد پانزدهمین سال حبس خود را آغاز می کند. ۱۴سال بدون حتی یک روز مرخصی حتی برای مراقبت درمانی ضروری.
مریم اکبری منفرد متولد ۲۳ آذر ۱۳۵۴ و مادر سه دختر است. او یکی از مقاوم ترین زنان زندانی سیاسی است که انتخاب کرده است بدون سر خم کردن در مقابل آخوندها آزاد و رها زندگی کند.
او در نیمه شب نهم دیماه ۱۳۸۸بدون اینکه بتواند با دخترانش خداحافظی کند «برای پارهای توضیحات» به زندان اوین منتقل شد، اما هرگز به خانه برنگشت.
علت حبس او دادخواهی برای چهار خواهر و برادرش است که توسط رژیم آخوندی بیرحمانه در دهه ۶۰ اعدام شدند. خواهرش رقیه اکبری منفرد، مادر یک دختر خردسال بود، که در میان زندانیان قتل عام شده در تابستان ۱۳۶۷ به پای چوبه دار فرستاده شد.

رنگین کمان امید
مریم اکبری در طول سالهایی که پشت میلههای زندان سپری کرد، همیشه الهام بخش دیگر زندانیان بوده است. قلب او به وسعت یک دریا پر از احساسات برای همه اطرافیانش است. یکی از هم سلولیهای او، زندانی سیاسی سابق آتنا فرقدانی، او را زنی توصیف میکند که مقاومتش رنگین کمان امید برای همه زندانیان بود.
به همین خاطر، مسئولین زندان او را به زندانی دورافتاده فرستادند تا از الهام بخشیدنش به دیگران جلوگیری کنند. مسئولین زندان در ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ مریم را به طور ناگهانی از اوین جابجا کرده و با نقض اصل تفکیک جرایم به زندان سمنان به میان زندانیان عادی منتقل کردند.
در زندان سمنان، برخلاف سایر زندانیان، او از ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خود محروم بود. هر تماسی که او میگیرد باید در حضور مسئولین زندان و مأموران امنیتی باشد.
زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد در اثر ۱۴سال حبس از بیماریهای مختلف رنج میبرد. وزارت اطلاعات اجازه نمیدهد او بیرون از زندان به پزشک مراجعه کند. پزشک زندان برای او غذای مخصوص تجویز کرده است، اما به درخواست او برای مواد غذایی مناسب و مراجعه به پزشک متخصص پاسخی داده نشده است.
وضعیت جسمانی وی به دلیل عدم تغذیه مناسب و عدم دسترسی به درمان به شدت رو به وخامت گذاشته و دچار عوارض جانبی مختلفی شده است.

بهای پایداری و مقاومت
در شهریور ۱۴۰۲، زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد به دلیل پرونده سازی وزارت اطلاعات رژیم آخوندی، محکومیت های افزوده دریافت کرد. شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری سمنان، مریم اکبری منفرد را به اتهام «نشر اکاذیب در فضای مجازی» غیاباً به دو سال حبس تعزیری جدید و ۱۵۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم نمود.
پرونده اول مربوط به دوران حبس او در زندان اوین بود که وی را به «تبلیغ علیه نظام» متهم نموده بود. در پرونده دوم، که مربوط به دوران حبس وی در زندان سمنان است، مریم اکبری منفرد از جمله به توهین به خامنه ای، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و تحریک مردم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم شده است.
متعاقباً بیدادگاه اوین نیز در یک رسیدگی فرمایشی مریم اکبری را به یک سال زندان دیگر در مورد پرونده دوم محکوم کرد. آخرین اتهام مربوط به نامه هایی است که به اسم مریم اکبری منفرد در رسانه های اجتماعی منتشر شده اند.
در نتیجه این احکام ظالمانه، مریم اکبری منفرد باید ۱۸سال را پشت میله های زندان سپری کند.
شمارش معکوس نفسگیر
سال گذشته در نامه ای که از زندان به بیرون فرستاد، مریم اکبری احساسات خود را توصیف کرد. «۱۳سال که ثانیه به ثانیه برای گذراندنش نبردی نفس گیر بود. ۱۳سال که شمردن روز به روزش (یعنی ۴هزار و ۷۴۵روز) آدمی را خسته می کند، چه برسد که بخواهد تک به تک ۴هزار و ۷۴۵ روز را در وسط یک جنگ نابرابر باشد! این قصه ۴هزار صفحه ای نیست، واقعیت عریان زندگی زیر سلطه فاشیست هایی است که بر ما تحمیل کردند و ما نخواستیم تن بدهیم.»
مریم اکبری همچنین درباره جدایی از فرزندانش نوشت: «اگرچه با بندبند وجودم دلم میخواست در کنار فرزندانم میبودم، کدام مادری نمیخواهد؟ اما پشیمان نیستم، بلکه مصمم تر برای ادامه مسیرم هستم. این را هر بار در هر جلسه بازجویی و بازپرسی رسمی و غیررسمی گفته و از تکرارش خرسندم!»

راز ماندگاری و مقاومت
مریم اکبری درباره رمز و راز مقاوم ماندن نوشت: «اگر از من بپرسید پس چطور در میان تاریکی شکنجه و طاقت فرسایی زمان دوام آوردم؟ می گویم شعله سرکش ایمان درون قلبم است که مرا سرپا نگه داشته است.
در میان تنهایی ها با دست های خالی این شعله گرم و سرکش همان چیزی است که بازجوها می خواهند از لحظه اول دستگیری آن را از زندانی بربایند… تا وجودش یخ کند و تن به یوغ بسپارد…
اما من در تمام ۱۳سال با خشم مقدس از شکنجه هایی که شاهد بودم و بر جانم نشست، آن را شعله ور نگه داشتم! خندیدم و خنده تکثیر کردم که بتوانم و بتوانیم بایستیم. چرا که مقاومت قلب ما است.
ایمان به مسیری که خواهر و برادرهایم برایش جان سپردند. ایمان به مسیری که قدم در راهش گذاشتم و ایمان به مشت های گره کرده و قدم های استوار جوانانی که هم اکنون در کف خیابان با تن و جان شان در مقابل دیکتاتوری ایستاده اند.
بله ایمان به معصومیت و مظلومیت خواهر و برادرانم که هیچ وقت مرده نه انگاشتمشان… برایم زنده ترین بودند و هستند. در تک تک لحظات زندانم دستم را گرفتند… و اکنون در خیابان های ایران می یابمشان…»
امسال در ۹ دی ماه، یاد مریم اکبری منفرد را گرامی میداریم و به شعله خاموش ناشدنی امید، ایمان خللناپذیر، و عزم استوار این زن ایرانی شجاع ادای احترام میکنیم. همانطور که او به زیبایی در پایان نامه خود نوشت: «من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید سرود فتح خواهم خواند. فردا از آن ما است.»