در آستانه دومین سالگرد قیام آبان ۹۸، در ماه اکتبر شاهد فشار فزاینده بر زندانیان سیاسی و اجرای احکام اعدام باز هم بیشتری بودیم. همزمان رژیم ملایان سرکوب زنان به بهانه حجاب اجباری را در خیابانهای کشور افزایش داد.
زنان زندانی سیاسی تحت فشارهای بیشتری از جانب مسئولان زندان قرار گرفتند. محرومیت از درمان و رسیدگی های پزشکی، تبعید و ضرب و شتم حین انتقال، محرومیت از مرخصی و تماس با خانواده از جمله محدودیت های زنان زندانی سیاسی بوده است.
انتصاب آخوند رئیسی، جلاد ۶۷، به عنوان رئیس جمهور هدفی جز سرکوب بیرحمانه تر برای طولانی تر کردن حکومت نامشروع آخوندها نداشته است. تنها سه ماه پس از روی کار آمدن ، رئیسی رکورد ۲۰۰ اعدام را به کارنامه خود افزوده است.
در ماه اکتبر همچنین شاهد اعتراف مقامات رژیم به وجود حداقل ۲۴۰هزار زندانی در ایران بودیم. حسن نوروزی نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس در این رابطه فاش ساخت: «قبل از انقلاب ۱۶هزار زندانی داشتیم و اکنون ۲۴۰هزار زندانی داریم.»
اگر بنا باشد آمار رشد زندانیان را بر اساس جمعیت محاسبه کنیم، اکنون که جمعیت ایران مرز ۸۰میلیون نفر را رد کرده است، باید قاعدتاً میزان زندانیان کشور به عدد ۳۰هزار نفر هم نمی رسید، اما اکنون تعداد زندانیان ۸ برابر این رقم است. (روزنامه حکومتی همدلی – ۱۸ مهر ۱۴۰۰)
مقاومت ایران از دبیرکل ملل متحد، کمیسر عالی حقوق بشر، شورای حقوق بشر، گزارشگران و سایر ارگان های ذیربط مدافع حقوق بشر خواستار بازدید یک هیأت تحقیق بین المللی از زندان های رژیم آخوندی و ملاقات با زندانیان، به ویژه زندانیان سیاسی، می باشد.
افزایش محدودیت ها و فشار بر زنان زندانی سیاسی
در ماه اکتبر گزارشات متعددی در مورد اعتصاب غذا زنان زندانی سیاسی و اعمال محدودیت های بیش از بیش بر آنها در زندان های مختلف منتشر شد.

اعتصاب غذای مهین اکبری
زندانی سیاسی مهین اکبری روز ۲۶ مهر ۱۴۰۰ در اعتراض به یک سال تمدید حکمش، در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زد. حکم حبس او تا ۱۵ مهر به پایان رسید و او باید آزاد می شد. اما مسئولین زندان او را عمداً در حبس نگاه داشته اند. رئیس زندان لاکان رشت به خانم اکبری گفته است: «باید برای آزادی ات درخواست عفو کنی وگرنه تو را در زندان نگه می داریم.» مهین اکبری این درخواست ظالمانه را رد کرد و بر سر موضع خود ایستاد. او اعلام کرد که درخواست هیچ عفوی ندارد، بیگناه است و باید آزاد بشود.
مهین اکبری، از زندانیان سیاسی دهه ۶۰، که اکنون ۵۹ سال دارد در اواخر بهمن ماه ۹۸ با حمله مأموران اطلاعات رشت به منزل خود بازداشت و پس از بازجویی طولانی همراه با شکنجه های جسمی و روحی به بند زنان زندان لاکان رشت منتقل شد. او در تابستان گذشته از جمله هواداران مجاهدین بود که در رشت دستگیر و زندانی شد.
اعتصاب غذا معلم زندانی نصرت بهشتی

معلم زندانی نصرت بهشتی در زندان وکیل آباد به دلیل فشارهای وارده و وضعیت بلاتکلیف خود دست به اعتصاب غذا زد. این معلم زندانی خواستار «آزادی، رفع حصر و رفع موارد اتهامی» علیه خود شد. او از تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و در زندان وکیل آباد مشهد تحت تأثیر استرس و فشار روانی بالا قرار دارد. او دچار سنگ کلیه شده است.
نصرت بهشتی معلم بازنشسته و مادر شش فرزند است. او از امضاکنندگان نامه ای است که خواستار استعفای خامنه ای شده بود. وی به دلیل شرکت در تجمعات صنفی فرهنگیان و درخواست برای هماهنگ کردن حقوق معلمان با دیگر کارمندان دولت بازداشت شده است. او از سه ماه قبل در اداره اطلاعات و زندان وکیل آباد مشهد زندانی است.
خطر نابینایی نجات انور حمیدی

زندانی سیاسی نجات انور حمیدی در زندان سپیدار اهواز در وضعیت وخیم جسمانی قرار دارد. او از ناحیه هر دو چشم دچار خونریزی شده است. خطر نابینایی نجات انور حمیدی بسیار جدی است. بر اساس گفته یک منبع مطلع، پس از بارها پیگیری خانم انور حمیدی و خانواده اش، نهایتاً یک متخصص بینایی سنجی در زندان او را معاینه کرد. این دکتر بیماری وی را ناخنک چشم تشخیص داده است. پزشک همچنین گفت که فشار چشم این زندانی سیاسی بالاست. او باید به بیمارستان بیرون از زندان منتقل شود. دکتر متخصص همچنین تأکید کرد که نجات انور حمیدی باید توسط پزشک متخصص در بیرون از زندان مورد جراحی و مداوا قرار بگیرد.
نجات انور حمیدی ۶۳ ساله از هواداران سازمان مجاهدین خلق به اتهام هواداری از این سازمان در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ بازداشت و به زندان اهواز منتقل شد. او علاوه بر بیماری شدید چشم از دوران زندان دهه شصت از سردرد های مزمن رنج می برد.
منیره عربشاهی، محرومیت از درمان

منیره عربشاهی فعال حقوق زنان روز ۱۳ مهر ۱۴۰۰ علیرغم عدم تکمیل مراحل درمان به دلیل پایان ایام مرخصی به زندان کچویی کرج بازگشت. خانم عربشاهی از تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ با وثیقه سنگین ۵۰۰میلیون تومانی به مرخصی درمانی اعزام شده بود. او در تاریخ اول مرداد پس از انجام عمل جراحی غده تیروئید به زندان بازگشت. منیره عربشاهی در تاریخ ۹ مرداد به دلیل وخامت حال از زندان کچویی به بیمارستان اعزام شد. مأموران زندان یک روز بعد بدون رسیدگی پزشکی او را به زندان بازگرداند. وی مجدداً در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ به مرخصی استعلاجی اعزام شده بود. اما بدون تکمیل مراحل درمان در مهر ماه ۱۴۰۰ راهی زندان شد.
منیره عربشاهی و دخترش، یاسمن آریانی، به دلیل مخالفت با حجاب اجباری ۵سال و ۶ ماه را باید در زندان سپری کنند. منیره عربشاهی و یاسمن آریانی روز چهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۳۹۹ از زندان اوین به زندان کچویی کرج تبعید شدند.
تبعید و رفتار توهین آمیز با مژگان کاوسی

مژگان کاوسی، نویسنده و زندانی سیاسی کرد، روز ۱۴ مهر ۱۴۰۰ از زندان اوین به زندان کچویی کرج تبعید شد. اما بار دیگر در تاریخ ۲۱ مهر بدون اینکه ابلاغ کتبی انتقال به او داده شود به دادسرای امنیت فرستاده شد تا به زندان اوین عودت داده شود. قاضی شعبه یک اجرای احکام کیفری ورود وی به زندان اوین را نپذیرفت. خانم کاوسی تا عصر همان روز مجدداً به زندان کچویی کرج بازگردانده شد.
مژگان کاوسی از تاریخ ۱۴ تا ۱۷ مهر ۱۴۰۰ تحت شرایط غیرانسانی در بازداشتگاه اداره آگاهی کرج زندانی بود. طی این سه روز درکنار زندانیان معتاد به سر برد. رفتار مأمورین به قدری وحشتناک بود که او را یاد اردوگاه های کار اجباری نازی ها انداخت. مأموران زندان طی این مدت به درخواست های مکرر مژگان کاوسی برای تهیه آب و غذا توجهی نکردند. در تمام مدت انتقال علاوه بر دستبند، پابندی که به شکل غیر استانداردی ساخته شده بود به پاهای او زده بودند. این پابند باعث آسیب رساندن به پای وی شد. در طی این مدت مأمورین با فریادهای وحشیانه و انواع توهین و تحقیر کلامی با زنان زندانی رفتار می کردند.
خانم کاوسی طی تماسی با خانواده اش گفت بارها در زندان نوشهر، بازرسی زندان شهرری، پلیس امنیت اخلاقی وزرای تهران، آگاهی کرج و زندان کچویی مجبور شده تا با درآوردن لباس هایش به طور کامل مورد تفتیش بدنی قرار گیرد. این زندانی سیاسی بارها به این عمل تحقیر آمیز اعتراض کرد. وی در این مورد گفت «این رفتارها مصداق بارز شکنجه روحی است و تجاوز به خصوصی ترین حریم شخصی و انسانی» او محسوب می شود.
آتنا دائمی، محرومیت از تماس

زندانی سیاسی آتنا دائمی، در زندان لاکان رشت همچنان تحت فشارهای گوناگون از طرف مسئولین این زندان مواجه است. او از حق تماس و داشتن کارت تلفن محروم است. ملاقات کابینی او با خانواده اش در این زندان همراه با حضور یک مأمور صورت گرفت. کابینی که می توانستند از آن استفاده کنند از قبل مشخص شده بود و تماس آنها در حال شنود شدن بود. پیشتر زندانیان جرائم عادی در زندان لاکان رشت برای شهادت دروغ علیه آتنا دائمی تحت فشار قرار گرفته بودند.
سازمان عفو بین الملل در پایان ماه مهر بار دیگر خواستار «آزادی فوری و بدون قید و شرط» آتنا دائمی، فعال حقوق بشر شد. این سازمان اعلام کرد آتنا دائمی، به دلیل «محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران ناعادلانه زندانی است.»
زندانی سیاسی، آتنا دائمی، در آذر ماه سال ۹۵ دوران ۵ ساله حبس خود را در بند زنان زندان اوین آغاز کرد. در سال ۹۷، دادگاه انقلاب تهران یک حکم دیگر ۲ سال و یک ماه حبس برای او صادر کرد. بار دیگر در تیرماه ۹۹، او به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم گردید. آتنا در ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید شد.
تبعید زندانی سیاسی محبوبه رضایی

زندانی سیاسی محبوبه رضایی در هفته های اول ماه مهر از زندان بوشهر به زندان مخوف عادل آباد در شیراز تبعید شد. تبعید خانم رضایی واکنش مسئولان زندان بوشهر به اقدام وی در افشای وضعیت اسفبار زندان است. او یک نوار صوتی ضبط کرد که در آن درباره خشونت علیه زنان زندانی و پیشنهاد صیغه به زندانیان افشاگری کرده بود. پس از انتشار این فایل صوتی، مسئولین زندان مجرمین عادی را تحریک و اجیر کردند تا این زندانی را تهدید و مورد ضرب و شتم قرار دهند. شورای طبقه بندی، محبوبه رضائی را به مدت ۶ ماه از مرخصی و سایر مزایا محروم کرد، سپس به زندان عادل آباد شیراز تبعید کردند.
محبوبه رضایی روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ در برازجان، در استان بوشهر بازداشت شد. دادگاه انقلاب شیراز او را به ۱۳ سال زندان محکوم کرد. محبوبه رضایی در ۳۰ دی ۱۳۹۹ برای تحمل حبس به زندان بوشهر منتقل شد. در تیرماه، یک مجرم جرائم خشن او را در حضور مسئولین زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد.
احکام حبس برای زنان فعال مدنی
در ماه گذشته، فرنگیس مظلوم، فعال مدنی و مادر زندانی سیاسی سهیل عربی طی ابلاغیه ای جهت اجرای حکم به دادسرای اوین احضار شد. فرنگیس مظلوم پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
فعال رسانه ای مهرنوش طافیان، توسط دادگاه تجدید نظر استان خوزستان به شش ماه و یازده روز حبس محکوم شد. مهرنوش طافیان فارغ التحصیل دانشکده خبر، مادر یک پسر نوجوان است. او با فرزند خود در اهواز تنها زندگی می کند.
رویا جلالی یکی از فعالین حقوق زنان در دادگاه انقلاب سنندج به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شد. رویا جلالی مادر دو فرزند است و از بیماری ام اس رنج می برد.
بازداشت مخالفان و فعالان مدنی

مأموران وزارت اطلاعات در رشت در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۰ گروهی از هواداران مجاهدین و زندانیان سیاسی پیشین از جمله چند زن را دستگیر کردند. نرگس شیربچه، سیمرخ بزرگ ضیاء بری و زهرا حق گو و عذرا طاهری در میان دستگیر شدگان بودند.
دادگاه انقلاب تهران محبوبه فرحزادی یکی از فعالین حقوق معلمین و عضو انجمن ندای زنان ایران در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۰ به پرداخت جزای نقدی(یک میلیون پانصد هزار تومان )، توقیف گوشی همراه و ممنوعیت از حضور در تجمعات، گردهمایی و جلسات به مدت ۲ سال محکوم شد.
در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۰ سعدا خدیرزاده در حالی که باردار بود توسط نیروهای امنیتی پیرانشهر بازداشت شد. وی سپس به بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات در ارومیه منتقل شد. این زن باردار از دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات محروم است.

میترا تقی پور به همراه فرزند ۴ ساله اش در مرز شهرستان مهران از توابع ایلام بازداشت شد. از تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۰ پس از انتقال میترا تقی پور و پسرش مهرسام، به اطلاعات سپاه اصفهان هیچ اطلاعی از سرنوشت آنها در دست نیست. خانواده تقی پور در تلاش برای تحویل گرفتن کودک ۴ ساله هستند اما هنوز پاسخی در این مورد دریافت نکرده اند.
خدیجه مهدی پور فعال مدنی، توسط نیروهای امنیتی در ایلام بازداشت شد. خدیجه مهدی پور ۳۴ ساله اهل شهرستان ایوانغرب و ساکن ایلام است. او پیشتر در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۹ نیز توسط نیروهای امنیتی به دلیل فعالیت در شبکه های مجازی بازداشت و سپس با وثیقه آزاد شده بود.
مریم صادقی از فعالین کارگری در تاریخ اول آبان ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در منزلش در سنندج بازداشت شد. از محل نگهداری و اتهامات مطرح شده علیه این فعال کارگری اطلاعی در دست نیست.
گلاله مرادی اهل پیرانشهر و از فعالین کرد، علیرغم گذشت ۶ ماه از بازداشت کماکان در وضعیت بلاتکلیف در زندان ارومیه به سر می برد. او همچنین برای اخذ اعترافات اجباری تحت فشار قرار دارد.
اعدام یک زن دیگر در ماه اکتبر

در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۰ سوسن رضایی پور در زندان مرکزی قزوین حلق آویز شد. سوسن رضایی پور ۳۱ ساله ۶ سال پیش در دفاع از خود مرتکب قتل همسرش شده بود. سوسن رضایی ۱۲۲مین زن اعدام شده از سال ۱۳۹۲ می باشد.
سوسن رضایی پور به اجبار وادار به ازدواج با پسردایی خود شده بود. او در اعترافات خود گفت که همسرش هر روز از ساعت ۳ بعدازظهر مست می کرد و او را به باد کتک می گرفت. در چنین وضعیتی بود که وی مجبور به ارتکاب قتل شده بود.
در ماه اکتبر همچنین سهیلا عابدی قربانی کودک همسری به دلیل قتل شوهر در سال ۱۳۹۳ محکوم به اعدام شد. به وی گفته شده که اگر نتواند رضایت بگیرد، طی یک ماه آینده اعدام خواهد شد. سهیلا عابدی در سن ۱۵ سالگی ازدواج کرد. او هم اکنون در بند کانون اصلاح و تربیت (بند زنان) زندان سنندج محبوس است. وی متولد سال ۱۳۶۸ است که در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۳ مرتکب قتل شوهر شد. حکم اعدام این قربانی کودک همسری پس از تأیید در دیوان عالی به اجرای احکام فرستاده شد.
رکورد بالاترین اعدام کننده زنان در جهان به رژیم ایران تعلق دارد. در ایران سالانه به طور متوسط ۱۵ زن اعدام می شوند. این اعدام ها به شدت غیرعادلانه صورت می گیرند.
افزایش خشونت سیستماتیک علیه زنان به بهانه نقض حجاب اجباری
هم زمان با افزایش فشار بر فعالان مدنی و زندانیان سیاسی، رژیم کارزار سرکوب زنان به بهانه حجاب را شدت بخشید.
در ماه اکتبر انتشار گسترده یک ویدئو از بازداشت وحشیانه یک زن جوان به شیوه مجرمان خطرناک موجی از خشم و انزجار افکار عمومی را برانگیخت.

مأموران لباس شخصی در تهران حلقه ای به دور گردن یک زن جوان انداخته و او را به وسیله یک میله به داخل خودروی نیروی انتظامی تهران بزرگ می کشیدند. در همین حال یک مأمور زن، موهای این زن جوان را می کشید و یک مأمور مرد او را با ضرب و شتم و با زور به داخل ماشین هل می داد.
حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، برای فرو نشاندن خشم و انزجار عمومی، رفتار وحشیانه مأموران خود را اینطور توجیه کرد: «بازداشت این خانم ربطی به حجاب نداشته و حکمی برای بازداشت وی وجود داشته!» (روزنامه حکومتی ستاره صبح -۲۶ مهر ۱۴۰۰) چنین رفتار وحشیانه ای حتی با مجرمان نیز قابل قبول نیست.
رژیم آخوندی در راستای نهادینه کردن رفتار وحشیانه با زنان به بهانه حجاب اجباری، یک رشته تحصیلی با عنوان احیای بینش امر به معروف و نهی از منکر بوجود آورده است. مهران صمدی فرمانده سپاه در قرارگاه احیای بینش امر به معروف و نهی از منکر در مورد محتوای درسی در این زمینه اظهار داشت، کسانی که مایل هستند «گروه های مطالبه گری» تشکیل دهند، می توانند حوزه کاری و مسئله مورد نظر خود را انتخاب و در سایتی با عنوان «میدان مطالبه» ثبت نام کنند. طی ۱۰ روز با گرفتن مجوز قانونی و رسمی از ستاد امر به معروف و نهی از منکر می توانند رسماً از مردم مطالبه گری کنند. (روزنامه حکومتی جمهوری – ۲۶ مهر ۱۴۰۰)
در همین رابطه آخوندی به نام خان محمدی، معاون اجتماعی ستاد امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد: «ما اهتمام جدی داریم که پوشاک و البسه نامتعارف به سرعت از سطح جامعه جمع آوری و با متخلفان برخورد قانونی شود.» (خبرگزاری حکومتی فارس – ۵ آبان ۱۴۰۰)
یک جامعه شناس حکومتی به نام اردشیر گراوند، موفقیت گشت های ارشاد رژیم در تحمیل حجاب اجباری به زنان ایرانی را به زیر سوال کشید و گفت: «باید پاسخ دهیم که آیا به اهداف خود در ترویج حجاب و عفاف دست پیدا کرده ایم یا نه؟» (سایت حکومتی انتخاب – ۲۵ مهر ۱۴۰۰)