مروری بر نحوه بازداشت و پنهان کاری رژیم آخوندی در مورد قتل مهسا امینی
مهسا امینی (ژینا) دختر جوان اهل سقز بود که به تازگی در دانشگاه قبول شده و برای دیدار با اقوام خود به همراه خانواده به تهران آمده بود.
او در روز ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی ایستگاه مترو حقانی تهران به اتهام بدحجابی دستگیر شد و دو ساعت پس از دستگیری به دلیل ضرب و شتم توسط مأموران نیروی انتظامی به کما رفت. وی در روز ۲۵ شهریور جان باخت.
قتل مهسا امینی خشم ایرانیان را برانگیخت و به قیامی شعلهور، چند ماهه و ادامهدار در بیش از ۲۰۰ شهر ایران جرقه زد.
بازداشت مهسا امینی
مهسا امینی ساعت ۱۸ در حالی که همراه برادرش کیارش بود در ترمینال بزرگراه حقانی تهران به بهانه پوشش نامناسب دستگیر شد. برادرش تلاش کرد مانع از دستگیری مهسا شود. اما تلاش او منجر به درگیری با ماموران شد و او نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت. دایی مهسا امینی در این باره گفت مأموران برای پراکنده کردن جمعیت حتی از گاز اشکآور استفاده کردند.
به برادرش گفته شد که مهسا پس از گذراندن یک کلاس توجیهی در بازداشتگاه آزاد خواهد شد اما او دو ساعت بعد خبر از هوش رفتن خواهر خود را دریافت کرد.
سکته مغزی و مرگ مهسا امینی
برادر مهسا برای آزادی او به بازداشتگاه رفت. او شاهد خروج یک آمبولانس از بازداشتگاه بود اما در پاسخ سوالش نگهبان میگوید یکی از سربازانمان زخمی شده است. کیارش امینی با نشان دادن عکس خواهرش در جستجوی او بوده که متوجه میشود آمبولانس خواهر او را برده است. مادر مهسا امینی پس از اطلاع یافتن از خبر به بیمارستان رفته و مطلع میشود که دخترش سکته مغزی کرده است. مهسا سه روز پس از دستگیری در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ درگذشت.
دروغپردازی رژیم ایران
نیروی انتظامی پس از گذشت دو روز از انتشار خبر جان باختن مهسا امینی با انتشار متن کوتاهی به واکنشی دروغ پردازانه دست زد و خبر «بدرفتاری» با مهسا امینی را «اخبار و ادعاهای رسانههای معاند» دانست و ادعا کرد که مأموران مهسا را برای «توجیه و آموزش» به بازداشتگاه «هدایت» کردهاند، اما او «در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچار عارضه قلبی» شد. نیروی انتظامی همچنین فیلمی را منتشر کرد که نشان میدهد مهسا امینی بدون هیچ دلیلی از هوش رفته است. این فیلم با گفتههای شاهدان منطبق نیست.
تناقضات فیلم نیروی انتظامی با گفتههای شاهدان
شاهدان میگویند مهسا امینی در ماشین توسط مأموران کتک زده شد و پس از بیهوش شدنش مدت زیادی با بیاعتنایی مأموران در همین حال ماند. یک شاهد گفته است در اثر فریادهای ما بود که بالاخره آنها اقدام کردند.
یکی از افراد بازداشتشده حاضر در صحنه که مهسا امینی را از نزدیک دیده بود گفت: «در طول مسیر میان بازداشتشدگان و مأموران جروبحث شدیدی در گرفت که من و خانم امینی هم از جمله کسانی بودیم که به بازداشت خود اعتراض کردیم. در خلال این جروبحثها مأموران با خشونت فیزیکی سعی داشتند تا همه ما را ساکت کنند. در همین حین بود که خانم امینی هم مورد ضرب و شتم قرار گرفت اما او تا رسیدن به بازداشتگاه وزرا کماکان هوشیاری داشت، اگرچه که از لحاظ جسمی بسیار بیحال بود.»
شاهد دیگری نیز گفت: «من به اتفاق دهها دختر دیگر در سالن بزرگی در بازداشتگاه وزرا بودیم که پس از چند دقیقه متوجه شدیم یکی از آنها حالش خوب نیست. چند نفری بودیم که از مأموران آنجا خواستیم به وضعیت این دختر رسیدگی کنند و پس از بیتوجهی مکرر مأموران بر سر آنها فریاد زدیم زیرا خانم امینی رنگ به رخساره نداشت و بسیار ناخوش احوال بود.
رفتهرفته دیگر افراد بازداشتی هم به ما پیوستند و درخواست کمک برای مهسا امینی را داشتند. مأموران کاملاً به موضوع بیتفاوت بودند. اما من و دیگر بازداشتشدگان دست از اعتراض برنداشتیم تا جایی که مأموران با خشونت تمام به سمت ما حملهور شدند و با باتوم و گاز فلفل ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. از جمله کسانی که در این حین او هم مورد آسیب قرار گرفت این خانم بود که پس از آن تقریباً از هوش رفت.»
این شاهد در مورد نحوه رسیدگی به مهسا امینی افزود: «بعد از اینکه حال مهسا را دیدند چند نفر از مأموران به سراغ او آمدند. دو مأمور تلاش کردند تا او را از این شرایط در بیاورند، یکی از آنها دستش روی سینه مهسا بود و به نظر میرسید قصد داشت ماساژ قلبی به او دهد و دیگری هم دست و پاهای او را میمالید. ما هم در این حین از شدت ترس جیغ میزدیم. آنها گوشی همه ما را گرفتند و سعی میکردند جلوگیری کنند تا کسی فیلم و عکسی نگرفته باشد.»
نظرات علمی پزشکان متخصص
تصاویر منتشر شده از مهسا امینی بر روی تخت بیمارستان نشان از خونریزی گوشهای وی دارد. پزشکان متخصص با دیدن این صحنه در فضای مجازی نوشتند که خونریزی گوش ارتباطی با سکته قلبی ندارد و ناشی از شکستگی جمجمه و ضربه مغزی است. تاثیر ضربات مغزی میتواند چند ساعت بعد و حتی چند روز پس از آن منجر به مرگ بیمار شود.
یک پزشک در مورد فیلم حکومتی منتشرشده و وضعیت مهسا در بیمارستان و توضیحات رسمی مأموران در توئیتر نوشته است:
«این فیلم ردکننده ضربه به جمجمه (مثلا حین دستگیری) نیست. ما یه لوسید اینتروال داریم که فرد در اثر ضربه بیهوش میشه، بعد به هوش میاد و بهرغم خونریزی مغزی وسیع هوشیاره و مجدد هوشیاریش رو از دست میده. بازه زمانی لوسید اینتروال از چند دقیقه تا چند روز متغیره.»
دکتر حمید احمدی نیز گفت: «یک دختر جوان بدون بیماری زمینهیی از ترس سکته نمیکند و به کما نمیرود. کما در این شرایط یعنی ضربه مستقیم به سر، یعنی خونریزی مغزی. تروما به ناحیه پیشانی و ریشهبینی معمولا در سوانح رانندگی و گاه در حوادث شغلی یا … روی میدهد. این ضایعه ابتدائا موجب شکستگی سینوسهای فوقانی میشود و از آنجا به حفرهی جمجمهیی قدامی گسترش مییابد. در عوض، شکستگی قاعده جمجمه ممکن است ابتدائا بخش فوقانی استخوان پیشانی (همراه با سخت شامه و ساختارهای داخل جمجمه ای) را گرفتار کند و سپس خط شکستگی ممکن است از آنجا به سینوسهای بینی گسترش یابد. شکستگیهای پیشانی قاعدهیی در ۷۰ درصد از کل شکستگیهای قاعده جمجمه روی میدهند.»
همچنین رئیس شورای هماهنگی نظام پزشكی استان هرمزگان در نامهیی به رئیس نظام پزشكی كشور درباره ضرورت رسیدگی و شفافسازی علت مرگ مهسا امینی نوشت، خونریزی از گوش و كبودی زیر چشم با سكته همخوانی ندارد.
پست اینستاگرام حذف شده بیمارستان کسری
اینستاگرام بیمارستان کسری در پستی نوشت: «سرکار خانم مهسا امینی در ساعت ۲۰:۲۲ روز سهشنبه ۲۲ شهریور ماه با ارست قلبی تنفسی (کد ۹۹)، بدون علائم حیاتی و میدریاز دوبل (مرگ مغزی) به بیمارستان کسری ارجاع و با توجه تلاشهای ویژه تیم احیا عملیات احیا بر روی بیمار انجام گرفته که ضربان قلب برگشت و بیمار در بخش مراقبهای ویژه بستری شد.
متأسفانه بیمار پس از ۴۸ ساعت در روز جمعه مجددا دچار ارست قلبی شد که با توجه به مرگ مغزی بهرغم تلاشهای تیم پزشکی موفق به احیا نشدند و بیمار فوت شد. لذا بلافاصله پیکر خانم مهسا امینی پس از فوت به پزشکی قانونی برای تحقیقات بیشتر ارجاع شد.»
اما پس از چندی اینستاگرام بیمارستان کسری این پست را بدون هیچ توضیحی حذف کرد!!!
افشاگری مأمور گشت ارشاد
ستوان یکم حسن شیرازی در گشت ارشاد تهران در مورد چگونگی آسیب منجر به قتل مهسا امینی افشا کرد: «زمانی که مهسا را از اتوموبیل ون پیاده کردند من از پنجره یکی از طبقات او را میدیدم. دخترک بسیار ترسیده بود و با صدای بلند در حالی که دستانش را روی سرش گرفته بود جیغ میکشید.
یکی از خواهران به سمتش رفت و گفت، خانم جیغ نزن یک تعهد میدهی و تا یک ساعت دیگر آزاد میشوی. اما چنان ترسی در دخترک بود که گمان کنم اصلاً حرفهای او را نمیشنید و به جیغ زدن ادامه میداد و میگفت ولم کنید. همکاران خانم او را کشان کشان به سمت ساختمان بازداشتگاه ارشاد میبردند و او همچنان جیغ میزد.
ناگهان فرمانده یگان ارشاد سرهنگ پاسدار سید عباس حسینی، در حالی که از شنیدن صدای جیغ دخترک خیلی عصبانی به نظر میرسید با مشت محکمی بر سر مهسا ضربه زد و گفت: «خفه شو دختره بدکاره». ناگهان سکوت بر فضای یگان حاکم شد و مهسا روی زمین افتاد. سپس به او لگد زد و گفت ببرید بازداشتگاه منفی ۲ که تاریکترین بازداشتگاه یگان ماست.
مهسا بیهوش بود ولی خانمها سعی میکردند او را بلند کنند. خانم صدیقی گفت تمارض نمیکند جناب سرهنگ، بیهوش است و خانم خالقی هم با استرس گفت از گوشش خون میآید. ناگهان همه سراسیمه شدند و سرهنگ که نمیخواست از خود نگرانی بروز دهد با غرور و نخوت همیشگیاش به اتاق خود برگشت و بیست دقیقهای طول کشید تا آمبولانس به محوطه یگان آمد و مهسا را برد.
من بر حسب وظیفه شرعی و شرف سربازی که به آن سوگند خوردهام حقایق را برای مردم ایران نشر دادم و این مطالب را برای بازرسی سازمان و دفتر فرماندهی معظم کل قوا نیز به صورت مکتوب ارسال کردم. مهسا دچار سکته قلبی نشده و این بزرگترین دروغ از جانب مرتکبان قانونشکن در قتل یک دختر مسلمان است.»
اعلام عزای عمومی و فراخوان به اعتراض
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، ضمن ابراز صمیمانه ترین همدردی های خود با خانواده و والدین مهسا امینی به عزای عمومی برای مهسا فراخوان داد. وی طی پیامی گفت: «گشت زنستیز ارشاد آخوندی باید منحل شود. زنان غیرتمند ایران را به اعتراض سراسری علیه این رژیم زنستیز و پلید فرامیخوانم. ستم آخوندها و پاسداران جهل و جنایت، با ایستادگی و مقاومت زن ایرانی درهمخواهد شکست. با تمام قوا باید با این رژیم و گشتهای سرکوبگر آن مقابله کرد.»