مرضیه احمدی اسکویی (۱۳۲۴ – ۶ اردیبهشت ۱۳۵۳) تنها نامی در تاریخ معاصر ایران نیست؛ او شاعر، معلم، نویسنده و انقلابیای بود که زندگیاش تجسمی از ایستادگی و مبارزه بود.
مرضیه احمدی اسکویی با باور به آرمانهای عدالت خواهانه در دوران دیکتاتوری پهلوی، قدم به میدان مبارزه سیاسی گذاشت و فعالیت خود را در کنار چهرههایی چون صمد بهرنگی و بهروز دهقانی آغاز کرد.
پس از آن، در تهران به همراه جمعی از همفکرانش هستهای مبارز تشکیل داد و اندکی بعد به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران پیوست؛ سازمانی که مبارزه مسلحانه با دیکتاتوری را تنها راه رهایی میدانست. اما نقش او تنها به فعالیتهای مسلحانه محدود نمیشد؛ مرضیه در سازماندهی اعتصابات دانشجویی و هدایت اعتراضات، بهویژه در سالهای ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹، نقشی برجسته و رهبریکننده ایفا کرد.
در سال ۱۳۵۰ او بازداشت، شکنجه و به یک سال زندان محکوم شد. پس از آزادی، مدتی به زادگاهش بازگشت و به شغل معلمی پرداخت، اما بار دیگر راه تهران را در پیش گرفت و به حلقه سوسیالیستی نادر شایگان و حسن رومینا پیوست.
صبح روز ۶ اردیبهشت ۱۳۵۳، تحت تعقیب مأموران ساواک قرار گرفت. پس از تلاش برای فرار و رسیدن به خانهی تیمی در میدان شاه، حلقهی محاصره تنگتر شد. مأموران با فریادهایی از پشت بیسیم، او را “مردی در لباس زنانه” توصیف میکردند. مرضیه با سلاح کمری خود به مقابله پرداخت و در نهایت، زمانی که راهی برای گریز باقی نمانده بود پیش از آن که گلولههای ساواک جانش را بگیرند، قرص سیانور خود را بلعید. پیکر بیجانش، بارها از سوی نیروهای ساواک هدف گلولههای مسلسل قرار گرفت.
امروز، مرضیه احمدی اسکویی در قطعه ۳۳ بهشت زهرا آرام گرفته است؛ نمادی از مقاومت و الگویی الهامبخش برای زنان مبارز ایران. از او، آثاری چون مجموعه داستان کوتاه سلام آقا معلم به یادگار مانده است—صدایی که هرگز خاموش نشد.