سولماز عباسی، مربی ۴۳ ساله والیبال و معلم تازهاستخدامشده آموزشوپرورش، روز شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴ در اقدامی فجیع توسط همسرش در دفتر وکیل خود در ارومیه با ۲۱ ضربه چاقو به قتل رسید. این جنایت هولناک در حالی رخ داد که قربانی پیشتر بهدلیل خشونتهای مکرر خانگی، از همسرش جدا شده و در حال پیگیری پرونده طلاق خود بود.
همسر سولماز عباسی پس از ارتکاب قتل، اقدام به خودکشی کرد اما موفق نشد. نیروهای پلیس لحظاتی بعد به محل حادثه رسیدند و او را که در اتاقی قفلشده پنهان شده بود، بازداشت کردند.
یکی از دوستان نزدیک سولماز عباسی می گوید که او از مدتها پیش با خشونت خانگی مواجه بوده و پس از مرگ پدرش، به خانه مادر خود پناه برده بود. او به همراه پسر ۱۷ سالهاش، مانی، زندگی میکرد. به گفته یکی از نزدیکانش، پیش از این نیز همسرش در جریان یک ملاقات با سلاح سرد به او حمله کرده بود.
سولماز پس از آن حادثه، در اقدامی احتیاطی قرار ملاقات بعدی را در دفتر وکیلش تنظیم کرد؛ اما این تصمیم نیز نتوانست از فاجعه جلوگیری کند. قاتل در اتاق را قفل و با ضربات مهلک چاقو جان او را گرفت.
سولماز عباسی که بهتازگی موفق به دریافت مدرک بینالمللی مربیگری والیبال شده بود، نماد زنی مستقل و در مسیر پیشرفت حرفهای بود. قتل او بار دیگر ابعاد عمیق خشونت ساختاری و بیپاسخماندن مطالبات زنان برای امنیت فردی در نظام قضایی و اجتماعی ایران را آشکار میسازد.
ریشه یابی قتل زنان در ایران
قبل از هر چیز، فجایع اجتماعی آبشخور و ریشه سیاسی دارند و در تحلیل نهایی باید آن را به حساب رژیم ضدبشری و زنستیز آخوندی گذاشت که خاستگاه کلان عقدههای این برهه از تاریخ ایران است. در کانون این عقیده و سیاست انسان ستیز، قربانی شدن زنان و دختران قرار دارد.
این قتل ها پیش از آن که به دست پدر یا همسر انجام شده باشند، به دلیل مجوزهای قانونی پیدا و پنهانی انجام شده است که ساخته و پرداخته اندیشه ارتجاعی رژیم حاکم بر ایران است. رژیمی که هر سه ساعت یک انسان را به دار می آویزد، خشونت علیه زنان را جرم انگاری نمی کند و هیچ حمایت قانونی از زنان آسیب دیده به عمل نمی آورد.
کلام آخر اینکه ریشه یابی آمار فاحش قتل های به اصطلاح «ناموسی» در ایران به زن ستیزی و فرهنگ مردسالار نهادینه شده در قوانین رژیم آخوندی می رسد. رژیمی که به زودی به دست مردم ایران سرنگون خواهد شد.