سخنرانی حنیفه خیری پژوهشگر از بنیاد دفاع از حقوق بشر ایران در سوئد
روز ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ در مراسم گرامیداشت سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران حنیفه خیری پژوهشگر از بنیاد دفاع از حقوق بشر ایران در سوئد، سخنرانی کرد. این مراسم به صورت یک کنفرانس آنلاین با اشرف ۳ و با حضور ۳۰۰ جامعه ایرانی از ۱۸ کشور و هموطنان از ۲۴ کشور جهان برگزار شد. دکتر حنیفه خیری در سخنان خود گفت:
خواهران، برادران، دوستان مقاومت،
قبل از هر چیز میخواستم از برگزار کنندگان این برنامه تشکر کنم که به من این فرصت را برای صحبت دادند. برای من این افتخار خیلی بزرگی است. به همگی میخواهم ۵۶ مین سالگرد تأسیس سازمان را تبریک بگویم بهخصوص به خواهر مریم عزیزم به برادر مسعود و خواهران و برادران مجاهد در هر جا که هستند مبارک باشد و روح شهدا شاد. شاید خیلی از بینندگان مرا در صحنه حقوق بشر دیده باشند ولی امروز اگر اجازه بدهید میخواهم کمی از مقاومت صحبت کنم و اینکه چرا من هوادار مجاهدین هستم و برای یک ایران آزاد و دموکراتیک فعالیت میکنم.
من از یک خانواده بسیار بینالمللی هستم که در چندین نسل از دیکتاتورهای دنیا آزار دیده. از مادر پدر پدر بزرگم که در چین شکنجه شدند و کشته شدند تا پدر بزرگم که در جنگ جهانی دوم ضدفاشیست ها جنگید و بعد با خانوادهاش از دست ایدی امین به انگلستان پیوست و مادر پدر خودم که ضد رژیم خمینی جنگیدند برای آزادی مردم ایران. مادرم که چینی هنگکنگی بود عضو سازمان مجاهدین شد او خیلی شجاع بود و من او را وقتی ۴ سالم بود در عملیات فروغ جاویدان از دست دادم. او به من یاد داد که اگر کسی میخواهد کاری برای مردم و آزادی مردم بکند، ملیت آدمها مطرح نیست. آزادی برای همه انسان هاست و برای همه ملیت ها.
درسته که من بچه این سازمان هستم ولی این دلیل فعالیت من نیست. من خودم رفتم دنبال شناخت از این مقاومت و خودم آگاهانه انتخاب کردم که از این سازمان هواداری کنم و توی این راهی که اونها تشخیص دادند فعالیت کنم. سازمان مجاهدینی که من می شناسم واقعاً ارزشهای بینظیری دارد و این را می دیدم که همه چقدر از خود می گذرند و به هم کمک میکنند که با هم به تعهد برسند. چون همه یک هدف دارند و آنهم آزادی مردم ایران است. کارهایی که میکنند روی پایه های انسانیت سوار است یک سازمانی که هر مشکلی که باشه شخصی سیاسی فرهنگی یا فنی را حل میکند چون «میتوان و باید» برای آزادی مردم ایران. من این توانایی را در هیچ کجای دنیا ندیدم. برای همین است که شناختن و کارکردن این جنبش یک افتخار بزرگیست که به من انرژی می دهد. چون همه با هم توی یک مسیر هستیم و همه داریم این سالها با هم کار میکنیم.
در روزگاری که توی خیلی از کشورها هنوز دیکتاتوری حاکم است و ایران هم یکی از این کشورهاست ولی نسبت به کشورهای دیگه مردم ایران یک اپوزیسیون سازماندهی شده ای دارند که روی ستونهای صداقت و فدا ساخته شده. یک اپوزیسیونی که رهبر فداکار صادق و قدرتمندی دارد و یک سازمان که هنوز بعد ۵۵سال ایستاده خسته نشده و قویتر هم شده.
هر نسلی جنگ خودش را دارد. من از خانوادهام از مادر مجاهدم یاد گرفتم که آدم باید جنگ خودش را داره، امیدوارم جنگی که با الگوی مادرم انتخاب کردم به آزادی مردم ایران کمک کند. روزشماری میکنم رفتن برای ایران آزاد. وقتی بروم جای مادرم را خالی میکنم البته که جاش خالی نخواهد بود. چون جاش الان با کانونهای شورشی پر شده. مرسی که به من گوش دادید. خسته نباشید.



















