روز جهانی ریشه کنی فقر: زنان سرپرست خانوار ستون‌های بی‌صدای خانواده‌های فقیر

روز جهانی ریشه کنی فقر: زنان سرپرست خانوار ستون‌های بی‌صدای خانواده‌های فقیر

در حالی که جهان در روز جهانی ریشه کنی فقر (۱۷ اکتبر) بر عدالت اجتماعی، کرامت انسانی و حق برخورداری از زندگی شایسته تأکید می‌کند، ایران در سایه‌ یک نظام غارتگر و تبعیض‌آمیز، به صحنه‌ای از فقر فراگیر و محرومیت انسانی تبدیل شده است.

کشوری با منابع عظیم نفت، گاز، معادن و نیروی انسانی، اما اکثریت شهروندانش برای تأمین ابتدایی‌ترین نیازها در تنگنا هستند. فقر در ایران نه حاصل کمبود منابع، بلکه نتیجه‌ ساختارهای ناکارآمد، فساد نهادینه، و سیاست‌های اقتصادی و سیاسی‌ای است که ثروت ملی را از مردم دریغ کرده و صرف سرکوب و پروژه‌های نظامی می‌کند.

در حالی که فقر در ایران همه کشور را فرا گرفته، وجه زنانه‌ آن فاجعه‌بار است، زنانی که نان آور خانواده هستند، بیش از هر گروه دیگری تحت فشار اقتصادی، اجتماعی و تبعیض حکومتی قرار دارند.آنان در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که فرصت‌های شغلی، منابع مالی و حمایت‌های اجتماعی به شکلی سیستماتیک از آنان دریغ می‌شود. زنانی که نه تنها باید با فشارهای اقتصادی مقابله کنند، بلکه هر روز با دیوارهای تبعیض، نابرابری حقوقی و فقدان امنیت اجتماعی روبه‌رو هستند.

برای زنان سرپرست خانوار، فقر تنها به معنای نداشتن درآمد نیست؛ بلکه به معنای حذف از چرخه‌ تصمیم‌گیری، نادیده گرفته شدن در سیاست‌های حمایتی، و زیستن در وضعیتی دائمی از بی‌ثباتی و نگرانی است.

نگاهی به وضعیت کلی فقر در ایران

وضعیت زنان سرپرست خانوار

در کشوری که فقر بخش بزرگی از جمعیت را دربرگرفته و میلیون‌ها نفر زیر خط فقر زندگی می‌کنند، زنانی که سال‌هاست زیر سایه تبعیض ساختاری قرار دارند، وقتی ناچار می‌شوند بار نان‌آور بودن خانواده را نیز به دوش بکشند، در چه وضعیتی هستند؟
زنان سرپرست خانوار، در میانه‌ تورم افسارگسیخته، نبود حمایت‌های اجتماعی، و بازار کار تبعیض‌آمیز، بیش از هر قشر دیگری در معرض فروپاشی معیشتی قرار دارند. فقر برای آنان نه یک بحران موقت، بلکه واقعیتی مزمن و بازتولیدشونده است؛ فقرِ مالی در کنار فقرِ امنیت، فقرِ حمایت و فقرِ امید. در کشوری که حتی آمار زنان سرپرست خانوار در آمار رسمی جایی ندارد، در سکوت و بی‌توجهی حاکمان، فاجعه‌ای پنهان در زندگی این زنان جریان دارد.

آمار رسمی درباره زنان سرپرست خانوار در ایران شفاف و دقیق نیست و در سال‌های اخیر انتشار داده‌ها متوقف یا ناقص شده است.

بیش از ۶ میلیون زن سرپرست خانوار در ایران وجود دارند که نیمی از آنها فاقد بیمه‌اند. (دنیای اقتصاد ۱۳اردیبهشت ۱۴۰۴)

اگر فرض بگیریم که درصد زنان سرپرست خانوار از سال ۱۳۹۰ روی ۱۲درصد ثابت مانده باشد، در حال حاضر با جمعیت ۸۵ میلیونی ایران، حداقل ۱۰ میلیون زن سرپرست خانوار وجود دارد که حکومت به آن اذعان نمی‌کند و حمایتی ارائه نمی‌دهد. در حالی که بنا به گفته خود مقامات رژیم طی ده سال گذشته هر سال ۶۰هزار و سیصد نفر افزایش داشته است. (شهروند ۱۹تیرماه ۱۳۹۷)

بیژن عبدالکریمی، استاد پیشین دانشگاه، گزارش داد که تنها در فاصله سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، بیش از ۱۰ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر افزوده شده‌اند. این روند، تأثیر مستقیم بر زندگی زنان سرپرست خانوار که بار اقتصادی خانواده را به دوش می‌کشند و از حداقل حمایت‌های اجتماعی محرومند، دارد. (ستاره صبح ۲۶ شهریور ۱۴۰۴)

۵۲ درصد از جمعیت زنان سرپرست خانوار فاقد بیمه و مستمری هستند و در بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، حتی کسانی که در اقتصاد رسمی شاغل هستند، با نگرانی و اضطراب شدید نسبت به آینده مواجه‌اند.( اقتصاد ۲۴ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴)

۷۰ درصد جمعیت غیرفعال اقتصادی زنان هستند و این امر به معنای فشار مضاعف و فقر گسترده برای زنان شاغل، خانه‌دار یا دستفروش است. بسیاری از زنان سرپرست خانوار با حقوق پایین، قراردادهای سفیدامضا یا بدون بیمه اجتماعی مجبور به پذیرش مشاغل دشوار و غیررسمی هستند. (دنیای اقتصاد ۸ دی ۱۴۰۳)

چالش‌ها و آسیب‌ها

  1. فشار اقتصادی و شغلی:
  2. بیشتر زنان سرپرست خانوار به بازار کار رسمی دسترسی ندارند و ناچارند در مشاغل بیمه‌نشده، ناپایدار، و با حداقل درآمد فعالیت کنند؛ مانند کارگاه‌های خیاطی، قالیبافی، فروش بسته‌بندی یا دست‌فروشی (سایت تحلیل بازار ۱۷ خرداد ۱۴۰۴)

در حالیکه با افزایش زنان سرپرست خانواده مواجه هستیم. طبق آماری که ارائه شده، ۲۸۳ هزار و ۵۰۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند. (روزنامه ایران ۲۷ مرداد ۱۴۰۴)

نمونه‌های زندگی واقعی زنان سرپرست خانوار

ساناز با فروش اینترنتی لوازم آرایش و لباس زندگی خود و دخترش را می‌چرخاند. درآمد یک ماه او تنها ۲ میلیون تومان بوده و به دلیل مشکلات اینترنت و رکود بازار، کمتر از نصف اجاره خانه‌اش درآمد داشته است. (خبرگزاری ایلنا ۲۰ تیر ۱۴۰۴)

شیوا دارای مدرک لیسانس ادبیات، راننده تاکسی اینترنتی است و با دختر دوساله‌اش در یک اتاق تنگ زندگی می‌کند. او بیمه ندارد و درآمدش نامنظم است. (خبرگزاری ایلنا ۲۰ تیر ۱۴۰۴)

زهرا در مترو دستفروشی می‌کند؛ سرپرست یک خانواده چهارنفره و فاقد بیمه است. منبع درآمدش فقط دستفروشی است و در یک ماه اخیر حدود ۳ میلیون تومان درآمد داشته، مبلغی که کمتر از نصف اجاره خانه‌اش است. (خبرگزاری ایلنا۲۰ تیر ۱۴۰۴)

از فقر تا امید: راهی به سوی پایان بی‌عدالتی و فقر زنانه

در میانه این تاریکی فقر و نابرابری که محصول سال‌ها چپاول و غارت، فساد و تبعیض رژیم آخوندی است، زنان ایران هنوز ایستاده‌اند. آنان که هم بار نان‌آوری خانواده را بر دوش دارند و هم بار تبعیض ساختاری را بر روح و جسم خود، هر روز برای زندگی می‌جنگند؛ برای زنده ماندن، برای حفظ کرامت، و برای آینده‌ای که به آن امید دارند.

پایان این بی‌عدالتی تنها با سرنگونی رژیم ملایان ممکن است که سال‌ها صدای زنان را خاموش کرده است. زنان ایران، با وجود تمام فشارها، هر روز ثابت می‌کنند که زندگی را می‌توان دوباره ساخت. آنها در صف مقدم اعتراضات حضور دارند و خواستار سرنگونی این رژیم و برقراری عدالت هستند. پس جامعه جهانی باید صدای آنان را بشنود و در کنارشان بایستد.

خروج از نسخه موبایل