روز جهانی جوانان؛ پرچم آزادی در دستان زنان جوان ایران

روز جهانی جوانان؛ پرچم آزادی در دستان زنان جوان ایران

در سراسر جهان، ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد، به عنوان روز جهانی جوانان گرامی داشته می‌شود؛ روزی برای تاکید بر پتانسیل بی‌نظیر جوانان در ساختن آینده‌ای بهتر. اما در ایران، این روز معنایی فراتر دارد.

جوانان، به‌ویژه دختران و زنان جوان ایران، نه تنها آینده‌سازان، بلکه پیشتازان مبارزه برای آزادی بوده‌اند. تاریخ معاصر ایران، از انقلاب مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی، و از خیزش‌های دهه اخیر تا قیام سراسری ۱۴۰۱، گواه همین حقیقت است.

 هیچ تحول بنیادینی در ایران بدون حضور تعیین‌کننده جوانان ممکن نبوده است. در دوران رژيم ملایان نیز، ده‌ها هزار دختر و زن جوان ایرانی، جان خود را برای آرمان آزادی و برابری و در راه مخالفت با نظامی سرکوبگر و زن‌ستیز فدا کردند. شجاعت آنها نه بخشی از تاریخ بلکه موتور محرک به سوی آینده است.

سرکوب، اما نه تسلیم

جوانان امروز ایران با دشوارترین شرایط ممکن روبه‌رو هستند؛ بیکاری، فقر، تبعیض سیستماتیک، سانسور، سرکوب سیاسی و اجتماعی، محدودیت در آموزش، و سرقت امید. دختران، به‌ویژه، با دیواری از تبعیض جنسیتی و قوانین قرون وسطایی روبه‌رو هستند. اما این فشارها، برخلاف خواست رژیم، منجر به سکوت نشده و در هر قیام شعله خشم جوانان و زنان آتش زیر خاکستری است که فروزان می شود. این نسل نه تنها زانو نزده، بلکه برخاسته، مشت گره کرده و راه آزادی را با آگاهی و جسارت هموار کرده است.

جوانان و به ویژه دختران و زنان جوان ایران در قیام ۱۴۰۱ ثابت کردند که جلودار قیام ها هستند. دانشجویان دانشگاه ها جلودار قیام سال ۱۴۰۱ بودند و به طور میانگین هر روز ۱۰۰ دانشگاه در سراسر ایران صحنه اعتراض جوانان ایرانی بود.

دخترانی که به مقاومت می‌پیوندند

در دل قیام‌های سراسری، این دختران و زنان جوان ایرانی هستند که در صف نخست فریاد زده‌اند، کشته داده‌اند، و ایستاده‌اند. یکی از دغدغه های رژیم ملایان جلوگیری از پیوستن زنان و جوانان ایرانی به کانون های شورشی است.

زنان جوان ایران دیگر تنها معترض نیستند؛ بسیاری از آنان امروز بخشی از شبکه سازمان‌یافته مقاومت هستند. آنها از دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها گرفته تا شهرهای حاشیه‌ای و حتی روستاها، به صفوف کانون‌های شورشی مجاهدین خلق می‌پیوندند و در هدایت اعتراضات نقشی فعال ایفا می کنند.

در هر اعتراض و قیام شعارهای رادیکال بر علیه این نظام زن ستیز را همین زنان جوان به خیابان ها برده و مردم را به مقاومت در برابر نیروهای سرکوبگر دعوت می کنند. آنها همچنین مسئولیت سازماندهی قیام را برعهده داشته اند و در قیام های سالهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱، به گونه ای عمل کردند که حتی رسانه های حکومتی نیز ناچار به اذعان به میدان داری آنها شدند.

آنها با انتخابی آگاهانه، زندگی خود را وقف مبارزه‌ای می‌کنند که هدفش سرنگونی این رژیم و ساختن ایرانی آزاد و برابر است. جوانان ایرانی با شعار نویسی بر دیوار شهرها این سنت اعتراضی را در سراسر ایران به همه مردم به جان آمده از ستم آخوندی می آموزند.

این جوانان، بی‌نام و نشان، اما ستاره‌های درخشان در تاریکی حاکم بر ایران هستند. آنان پیام‌آور نسلی هستند که از مرگ نمی‌ترسد، زیرا زندگی بدون آزادی را زندگی نمی‌داند.

خواسته زنان و جوانان ایرانی از جامعه جهانی نیز همین است که از مقاومت و مبارزه آنها علیه دیکتاتوری بی رحم آخوندی حمایت کنند و حق دفاع از خود در مقابل سپاه پاسداران را برای آنها به رسمیت بشناسند.

طنین صدای مقاومت

رها یکی از این دختران کانون شورشی در مصاحبه اش با نشریه مترو چاپ انگلستان گفت: «هر بار که از خانه بیرون می روم آماده مرگ می شوم. در ابتدا ما می‌ترسیدیم. از اینکه کشته شوم می ترسیدم. اما دیدم هزاران جوان برای آزادی کشته شدند. به خودم گفتم خون من رنگین‌تر از خون زنان جوان دیگر نیست، بنابراین انتخاب من این است که در قبال این حکومت سکوت نکنم. دیدن زنان جوان دیگر به من قدرت می دهد.»

الهام یکی دیگر از این زنان جوان ایرانی که در کمپین «می توان و باید» با شرکت ۵هزار عضو کانون شورشی در داخل ایران با تلویزیون الغد مصاحبه کرد گفت: «ابتدا فکر می کردم کانون های شورشی فقط در شهرهای بزرگ فعالیت می کنند. ولی بعد از دیدن تلویزیون مقاومت ایران متوجه شدم که آنها در تمامی شهرهای ایران فعال هستند و این خیلی دلگرم کننده بود. این فعالیت هر روز رشد می کند.»

مینا لطفی زن جوانی که سالها به عنوان یک خیاط در ایران کار کرده پس از قیام سراسری ۱۴۰۱ زندگی اش کاملاً تغییر کرد.

او از زندگی خود در دوران شرکت در اعتراضات سراسری گفت: «من در 25 سالگی یکی از زنان جوان ایرانی هستم که در دو ماه گذشته در خیابان ها مبارزه کرده و سعی در سرنگونی رژیم دینی و ایجاد یک جمهوری دموکراتیک داشته ام. آنچه در ایران در حال وقوع است یک انقلاب است. من به عنوان عضوی از کانون های شورشی وابسته به سازمان مجاهدین در اکثر عصرها با دوستانم در جنوب شهر شیراز تیم خودمان را شکل می دهیم. صبح ها هر موقع وقت خالی داشته باشیم افراد جدیدی را به کانون های شورشی جذب می کنیم.»

صدای زنان جوان در تبعید؛ صدای یک ملت

در جامعه ایرانیان خارج از کشور نیز، دختران و زنان جوان ایرانی نقش کلیدی در ادامه این مبارزه دارند. آنها در این صحنه از فعالیت علیه رژیم کنش‌گر و پیش‌برنده راه‌ هستند.

 صدها و هزاران تن از زنان جوان ایران پس از فرار از سرکوب تحت حاکمیت رژیم، حالا در خارج از خاک وطن برای ادامه این مبارزه در رسانه‌ها، تجمعات، کارزارهای بین‌المللی، و فعالیت‌های حقوق بشری نقش بی بدیلی ایفا می کنند. آنها با روایت‌های شخصی از زندان، شکنجه، یا از دست دادن عزیزان، چهره واقعی رژیم را افشا می‌کنند و هم‌زمان با تمام وجود برای ایران فردا می‌جنگند.

یکی از آنان در مصاحبه‌ای گفته بود: «ما صدای خواهران‌مان در داخل ایران هستیم؛ اگر ما خاموش شویم، ظلم دوباره صدا را می‌بلعد.»

عسل رضاپور در پارلمان اروپا طی سخنرانی گفت: «بسیاری از شهیدان قیام ها، زنان و دختران جوان بودند. این زمانی بود که زنان متحد بودند و مبارزه برای حقوق و آزادی خود را به دست خود گرفتند. این مبارزات نه تصادفی بودند و نه خودجوش. در پس این شجاعت، صفی طولانی از زنانی مبارز ایستاده اند که هرگز به ایدئولوژی‌های دو دیکتاتوری، چه شاه و چه آخوندها، تن ندادند. من شخصاً، مانند بسیاری از دختران دیگر، انتخاب کرده‌ام که بخشی از این جنبش باشم.»

آینده‌ای که از آن ماست

ایران آزاد، دیگر یک آرزو نیست، بلکه ضرورتی است که جوانان این سرزمین آن را ممکن خواهند کرد. نسلی که در برابر گلوله ایستاده، در برابر سرکوب شعر گفته، و در برابر اعدام لبخند زده، می‌داند که تنها راه آینده، گذر از استبداد است. این نسل، با ایمان به جمهوری‌ای مبتنی بر جدایی دین از دولت، آزادی، برابری زن و مرد، و عدالت اجتماعی، پرچم تغییر را بالا برده است.

این جوانان تنها برای خود نمی‌جنگند؛ آنان نماینده نسل‌هایی هستند که در گذشته قربانی شدند، و پناه فرداهایی هستند که باید روشن‌تر باشد.

روزی برای عهد، نه فقط یاد

روز جهانی جوانان در ایران، یادآور تنها یک چیز است: نسلی برخاسته که دیگر به چیزی کمتر از آزادی رضایت نمی‌دهد. این روز، فرصتی برای عهدی دوباره است؛ عهد برای ادامه مبارزه، پیوستن به مقاومت، و ساختن ایرانی که در آن، هیچ کس به‌خاطر طرز تفکر، نوع پوشش، یا اعتراض، به زندان یا گور سپرده نشود.

جهان باید بداند: جوانان ایران، و در رأس آن‌ها دختران و زنان جوان ایران، امید نیستند، خود آزادی‌اند. دختران و زنان جوان ایرانی بیش از هر زمان دیگر مصمم هستند تا این رژیم را سرنگون کنند.

خروج از نسخه موبایل